حکیم سبزواری
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۴: چه شوری بود یاران بر سر دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه شوری بود یاران بر سر دل ز غم گوئی سرشته پیکر دل نریزد ساقی بزم محبت بجز خوناب غم در ساغر دل بجز سوزش نسازد هیچ باطبع گلستان خلیل است آذر دل بر آتش پارهها برمیفشاند مگر بال سمندر شد پر دل نشد افسرده ز آب هفت دریا چه آتش بود اندر مجمر دل حمل جز برج ناری نیست گوئی اثر هم جز وبال از اختر دل بسوز نار دوزخ خندد اسرار جهدگر یک شرار از اخگر دل حکیم سبزواری