کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    پسری با پدر به زاری گفت

    که: مرا یار شو به همسر و جفت

    گفت: بابا، زنا کن و زن نه

    پند گیر از خلایق، از من نه

    در زنا گر بگیردت عسسی

    بهلد، کو گرفت چون تو بسی

    زن بخواهی، ترا رها نکند

    ور تو بگذاریش چها نکند؟

    از من و مادرت نگیری پند

    چند دیدی و نیز دیدم چند

    آن رها کن که نان و هیمه نماند

    ریش بابا بین که: نیمه نماند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha