کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آرزوی روی تو جانم ببرد

    کافریهای تو ایمانم ببرد

    از جهان ایمان و جانی داشتم

    عشق تو هم این و هم آنم ببرد

    غمزهات از بیخ وز بارم بکند

    عشوهات از خان و از مانم ببرد

    شحنهٔ عشقت دلم را چون بخواند

    از حساب جعل خود جانم ببرد

    عقل را گفتم که پنهان شو برو

    کین همه پیدا و پنهانم ببرد

    گفت اگر این بار دست از من بداشت

    باز باز آمد به دستانم ببرد

    انوری چند از شکایتهای عشق

    کو فلان بگذاشت و بهمانم ببرد

    این همه بگذار و می‌گوی انوری

    آرزوی روی تو جانم ببرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha