کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز هجران تو جانم می‌برآید

    بکن رحمی مکن کاخر نشاید

    فروشد روزم از غم چند گویی

    که می‌کن حیله‌ای تا شب چه زاید

    سیه‌رویی من چون آفتابست

    به روز آخر چراغی می‌بباید

    به یک برف آب هجرت غم چنان شد

    که از خونم فقعها می‌گشاید

    گرفتم در غمت عمری بپایم

    چه حاصل چون زمانه می‌نپاید

    درین شبها دلم با عشق می‌گفت

    که از وصلت چه گویم هیچم آید

    هنوز این بر زبانش ناگذشته

    فراقت گفت آری می‌نماید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha