انوری ابیوردی
غزلیات
غزل شماره ۱۴۸: ز هجران تو جانم میبرآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز هجران تو جانم می برآید بکن رحمی مکن کاخر نشاید فروشد روزم از غم چند گویی که می کن حیله ای تا شب چه زاید سیه رویی من چون آفتابست به روز آخر چراغی می بباید به یک برف آب هجرت غم چنان شد که از خونم فقعها می گشاید گرفتم در غمت عمری بپایم چه حاصل چون زمانه می نپاید درین شبها دلم با عشق می گفت که از وصلت چه گویم هیچم آید هنوز این بر زبانش ناگذشته فراقت گفت آری می نماید انوری ابیوردی