کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گشت با عیسی یکی ابله رفیق

    استخوانها دید در حفرهٔ عمیق

    گفت ای همراه آن نام سنی

    که بدان مرده تو زنده می‌کنی

    مر مرا آموز تا احسان کنم

    استخوانها را بدان با جان کنم

    گفت خامش کن که آن کار تو نیست

    لایق انفاس و گفتار تو نیست

    کان نفس خواهد ز باران پاک‌تر

    وز فرشته در روش دراک‌تر

    عمرها بایست تا دم پاک شد

    تا امین مخزن افلاک شد

    خود گرفتی این عصا در دست راست

    دست را دستان موسی از کجاست

    گفت اگر من نیستم اسرارخوان

    هم تو بر خوان نام را بر استخوان

    گفت عیسی یا رب این اسرار چیست

    میل این ابله درین بیگار چیست

    چون غم خود نیست این بیمار را

    چون غم جان نیست این مردار را

    مردهٔ خود را رها کردست او

    مردهٔ بیگانه را جوید رفو

    گفت حق ادبار اگر ادبارجوست

    خار روییده جزای کشت اوست

    آنک تخم خار کارد در جهان

    هان و هان او را مجو در گلستان

    گر گلی گیرد به کف خاری شود

    ور سوی یاری رود ماری شود

    کیمیای زهر و مارست آن شقی

    بر خلاف کیمیای متقی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha