کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    محتسب در نیم شب جایی رسید

    در بن دیوار مستی خفته دید

    گفت هی مستی چه خوردستی بگو

    گفت ازین خوردم که هست اندر سبو

    گفت آخر در سبو واگو که چیست

    گفت از آنک خورده‌ام گفت این خفیست

    گفت آنچ خورده‌ای آن چیست آن

    گفت آنک در سبو مخفیست آن

    دور می‌شد این سؤال و این جواب

    ماند چون خر محتسب اندر خلاب

    گفت او را محتسب هین آه کن

    مست هوهو کرد هنگام سخن

    گفت گفتم آه کن هو می‌کنی

    گفت من شاد و تو از غم منحنی

    آه از درد و غم و بیدادیست

    هوی هوی می‌خوران از شادیست

    محتسب گفت این ندانم خیز خیز

    معرفت متراش و بگذار این ستیز

    گفت رو تو از کجا من از کجا

    گفت مستی خیز تا زندان بیا

    گفت مست ای محتسب بگذار و رو

    از برهنه کی توان بردن گرو

    گر مرا خود قوت رفتن بدی

    خانهٔ خود رفتمی وین کی شدی

    من اگر با عقل و با امکانمی

    همچو شیخان بر سر دکانمی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha