کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تخم بطی گر چه مرغ خانه‌ات

    کرد زیر پر چو دایه تربیت

    مادر تو بط آن دریا بدست

    دایه‌ات خاکی بد و خشکی‌پرست

    میل دریا که دل تو اندرست

    آن طبیعت جانت را از مادرست

    میل خشکی مر ترا زین دایه است

    دایه را بگذار کو بدرایه است

    دایه را بگذار در خشک و بران

    اندر آ در بحر معنی چون بطان

    گر ترا مادر بترساند ز آب

    تو مترس و سوی دریا ران شتاب

    تو بطی بر خشک و بر تر زنده‌ای

    نی چو مرغ خانه خانه‌گنده‌ای

    تو ز کرمنا بنی آدم شهی

    هم به خشکی هم به دریا پا نهی

    که حملناهم علی البحر بجان

    از حملناهم علی البر پیش ران

    مر ملایک را سوی بر راه نیست

    جنس حیوان هم ز بحر آگاه نیست

    تو بتن حیوان بجانی از ملک

    تا روی هم بر زمین هم بر فلک

    تا بظاهر مثلکم باشد بشر

    با دل یوحی الیه دیده‌ور

    قالب خاکی فتاده بر زمین

    روح او گردان برین چرخ برین

    ما همه مرغابیانیم ای غلام

    بحر می‌داند زبان ما تمام

    پس سلیمان بحر آمد ما چو طیر

    در سلیمان تا ابد داریم سیر

    با سلیمان پای در دریا بنه

    تا چو داود آب سازد صد زره

    آن سلیمان پیش جمله حاضرست

    لیک غیرت چشم‌بند و ساحرست

    تا ز جهل و خوابناکی و فضول

    او بپیش ما و ما از وی ملول

    تشنه را درد سر آرد بانگ رعد

    چون نداند کو کشاند ابر سعد

    چشم او ماندست در جوی روان

    بی‌خبر از ذوق آب آسمان

    مرکب همت سوی اسباب راند

    از مسبب لاجرم محجوب ماند

    آنک بیند او مسبب را عیان

    کی نهد دل بر سببهای جهان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha