کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کی گذارد آنک رشک روشنیست

    تا بگویم آنچ فرض و گفتنیست

    بحر کف پیش آرد و سدی کند

    جر کند وز بعد جر مدی کند

    این زمان بشنو چه مانع شد مگر

    مستمع را رفت دل جای دگر

    خاطرش شد سوی صوفی قنق

    اندر آن سودا فرو شد تا عنق

    لازم آمد باز رفتن زین مقال

    سوی آن افسانه بهر وصف حال

    صوفی آن صورت مپندار ای عزیز

    همچو طفلان تا کی از جوز و مویز

    جسم ما جوز و مویزست ای پسر

    گر تو مردی زین دو چیز اندر گذر

    ور تو اندر نگذری اکرام حق

    بگذراند مر ترا از نه طبق

    بشنو اکنون صورت افسانه را

    لیک هین از که جداکن دانه را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha