کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روستایی گاو در آخر ببست

    شیر گاوش خورد و بر جایش نشست

    روستایی شد در آخر سوی گاو

    گاو را می‌جست شب آن کنج‌کاو

    دست می‌مالید بر اعضای شیر

    پشت و پهلو گاه بالا گاه زیر

    گفت شیر از روشنی افزون شدی

    زهره‌اش بدریدی و دل خون شدی

    این چنین گستاخ زان می‌خاردم

    کو درین شب گاو می‌پنداردم

    حق همی‌گوید که ای مغرور کور

    نه ز نامم پاره پاره گشت طور

    که لو انزلنا کتابا للجبل

    لانصدع ثم انقطع ثم ارتحل

    از من ار کوه احد واقف بدی

    پاره گشتی و دلش پر خون شدی

    از پدر وز مادر این بشنیده‌ای

    لاجرم غافل درین پیچیده‌ای

    گر تو بی‌تقلید ازین واقف شوی

    بی نشان از لطف چون هاتف شوی

    بشنو این قصه پی تهدید را

    تا بدانی آفت تقلید را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha