کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جانا اگرت در دل زایزد خبری مانده ست
    بخشای بر این بیدل کز وی اثری مانده ست
    چون بیخبران ما را مگذار دراین سختی
    گر دردل سنگینت زایزد خبری مانده ست
    چون نیست امید وصل آخر نظری فرمای
    کز حاصل عشق ما این یک نظری مانده ست
    جان خواسته ای از من زان می نکشم پیشت
    کز باقی جان در تن بس مختصری مانده ست
    از جام لبت ما را بنواز به یک جرعه
    کآخر ز نصیب ما در وی قدری مانده ست
    تو کار مرا در عشق خواهی سرو سامانی
    در دور تو خود کس را سامان وسری مانده ست؟
    گفتی که به غم خوردن الحق جگری داری
    باخوی جگر خوارت ما را جگری مانده ست؟
    می ناز به نظم من زیرا که همی نازد
    هر جا که به عالم در صاحب نظری مانده ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha