کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر شبی بر لب شیرین تو فرمان بدهم
    جان شیرین به سرت کز بن دندان بدهم
    گر شود آب حیات لب تو روزی من
    چه زیان باشد اگر هر به دمی جان بدهم
    گر دهان تر کنم از چشمه نوش تو شبی
    گوشمال خضر و چشمه حیوان بدهم
    گر سر زلف چو ثعبان تو دردست آرم
    طیره معجزه موسی عمران بدهم
    گر شب از تنگ دهان تو بدزدم شکری
    از لبت کام دل خسته حیران بدهم
    گر به شب دزدی وصل تو بگیرند مرا
    نیم جانی که مرا هست به تاوان بدهم
    گر مرا وصل تو منشور سعادت بدهد
    بر جهان از مدد وصل تو فرمان بدهم
    گفته بودی که به بوسی بخرم جانت را
    گر بر آن قولی تا دل به گروگان بدهم
    جان ندارد محلی پیش لب شیرینت
    خوشتر از جان چه توان بود که تا آن بدهم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha