کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل ز من برده ای و می دانی
    آشکار است این نه پنهانی
    به دل برده نیستی خرسند
    باز در بند بردن جانی
    ملک ما خود دلی و جانی بود
    این ببردی و در پی آنی
    ندهم جان به رایگان به کفت
    که به دل می خورم پشیمانی
    کار دل خود گذشت لیکن جان
    گر دهی بوسه بوکه بستانی
    خواندیم دی ولی نه از پی آن
    که مرا نزد خویش بنشانی
    خواندیم دی ولی نه از پی آن
    که مرا نزد خویش بنشانی
    بعد عمری نه این امیدم بود
    که چنین خوش عنایتم خوانی
    گر سگ خویش داده ای لقبم
    چون سگان از درم چرا رانی
    غارت خانه دلم کردی
    که نه در شهر کافرستانی
    رو که ایمان به کیشت آوردم
    کآفت عقل و دین و ایمانی
    با چنین اعتقاد و دین که توراست
    کافرم کافر ار مسلمانی
    دل ویران من چو مسکن تست
    لیک رسم است گنج و ویرانی
    غم تو بی تو چون توانم خورد
    من و حالی بدین پریشانی
    به خداکت سپاس ها دارم
    گر ازین زندگیم برهانی
    ناتوانم مدار رنجه مرا
    رنجه شو گه گهی که بتوانی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha