کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دلی که با غم عشق تو همنشین گردد
    نه ممکن است که با خوشدلی قرین گردد
    به تلخ عیشی تن در دهد هر آندل کو
    به عشوه لب شیرین تو رهین گردد
    چو سایه هر که به دنبال تو رود ناچار
    به سر دوان و سیه روز و رهنشین گردد
    هر آنکه با کمرت درمیان نهد غم دل
    رخش بسان قبای تو پر ز چین گردد
    به خوبی تو نیابد بتی وگر به مثل
    هزار سال کسی در بلاد چین گردد
    جوی زپر تو رویت چو بر سپهر افتد
    قمر ز خرمن حسن توخوشه چین گردد
    ترا اگر به همه عمر خود ببوسم پای
    به زیر پای مرا آسمان زمین گردد
    به بوسه ای دل مسکین من بخر زان پیش
    که گوی سیم زنخدانت عنبرین گردد
    تو آن زمان ز پی مهر من دریغ آری
    که بی ثباتی حسن خودت یقین گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha