مجد همگر
غزل ها
شمارهٔ ۲۳: دلی که با غم عشق تو همنشین گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلی که با غم عشق تو همنشین گردد نه ممکن است که با خوشدلی قرین گردد به تلخ عیشی تن در دهد هر آندل کو به عشوه لب شیرین تو رهین گردد چو سایه هر که به دنبال تو رود ناچار به سر دوان و سیه روز و رهنشین گردد هر آنکه با کمرت درمیان نهد غم دل رخش بسان قبای تو پر ز چین گردد به خوبی تو نیابد بتی وگر به مثل هزار سال کسی در بلاد چین گردد جوی زپر تو رویت چو بر سپهر افتد قمر ز خرمن حسن توخوشه چین گردد ترا اگر به همه عمر خود ببوسم پای به زیر پای مرا آسمان زمین گردد به بوسه ای دل مسکین من بخر زان پیش که گوی سیم زنخدانت عنبرین گردد تو آن زمان ز پی مهر من دریغ آری که بی ثباتی حسن خودت یقین گردد مجد همگر