به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

مجد همگر

مجد همگرغزل هاشمارهٔ ۵: در عشق هیچ درد چو درد فراق نیست

1660عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

در عشق هیچ درد چو درد فراق نیست
بر دل غمی بتر ز غم اشتیاق نیست
از من مخواه صبر و مفرمای دوریم
کم طاقت صبوری و برگ فراق نیست
در عشق طاق ابروی آن جفت نرگست
یک دل به من نمای که از صبر طاق نیست
گفتی که وصل ما و ترا اتفاق هست
ما متفق شدیم و ترا اتفاق نیست
عمری چو حلقه بر در وصل تو سر زدیم
عشقت جواب داد که کس در وثاق نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۴: در جهان دل شده ای نیست که غمخوار تو ...2شمارهٔ ۵: در عشق هیچ درد چو درد فراق نیست 3شمارهٔ ۶: جانا اگرت در دل زایزد خبری مانده ست 4شمارهٔ ۷: حس جهانگیر تو مملکت جان گرفت 5شمارهٔ ۸: آخر شبی ز لطف سلامی به مافرست 6شمارهٔ ۹: در چنین عشق مرا برگ تن آسانی نیست 7شمارهٔ ۱۰: ز پیش از آنکه برتابی عنانت 8شمارهٔ ۱۱: کسی که بر لب لعل تو کامرانی یافت 9شمارهٔ ۱۲: غم عشق تو یکدمم کم نیست 10شمارهٔ ۱۳: دم فروکش دلا که همدم نیست 11شمارهٔ ۱۴: آن دل که جو جانش داشتم نیست 12شمارهٔ ۱۵: یا جانم ازین قالب دلگیر برآرید 13شمارهٔ ۱۶: چون زلف سرفشان تو در تاب می رود 14شمارهٔ ۱۷: چو غنچه وقت سحر حله پوش می آید 15شمارهٔ ۱۸: نه چو رخت ماه سخنگو بود 16شمارهٔ ۱۹: یا ترک من بی دل غمخوار بگوئید 17شمارهٔ ۲۰: اگر شکایتم از هجر یار باید کرد 18شمارهٔ ۲۱: اگر به صبر مرا با تو چاره باید کرد 19شمارهٔ ۲۲: تا سر زلف تو شوریده و سرکش باشد 20شمارهٔ ۲۳: دلی که با غم عشق تو همنشین گردد 21شمارهٔ ۲۴: ای که بی چشم تو چشمی چشم من جز تر ...22شمارهٔ ۲۵: کجا از دوزخ اندیشد تنی کز مهر تو س ...23شمارهٔ ۲۶: بر من همه خواری از دل آمد 24شمارهٔ ۲۷: گر یاد رنگ رویت در بوستان برآید 25شمارهٔ ۲۸: نیست روزی که مرا از تو جفائی نرسد 26شمارهٔ ۲۹: درد عشقت ز جان توان پرسید 27شمارهٔ ۳۰: مژده که جان نازنین باردگر به تن رس ...28شمارهٔ ۳۱: بسوختیم و ز ما هیچ بر نیامد دود 29شمارهٔ ۳۲: خدای جز به توام کام دل روا مکناد 30شمارهٔ ۳۳: هر شب چو ز هجر تو دل تنگ بنالد 31شمارهٔ ۳۴: شکری نیئی شکر کو چو تو خوش دهان ند ...32شمارهٔ ۳۵: تالعل تو سنگبار باشد 33شمارهٔ ۳۶: خورشید رخت چون ز سر کوی برآید 34شمارهٔ ۳۷: غم از دلم به جدائی جدا نمی گردد 35شمارهٔ ۳۸: سر آن ندارد این دل که ز عشق سر ندا ...36شمارهٔ ۳۹: یا آن دل گم گشته به من باز رسانید 37شمارهٔ ۴۰: دلبرا دوش در آن عیش منت یاد نبود 38شمارهٔ ۴۱: ترا تا دل بسان سنگ باشد 39شمارهٔ ۴۲: حبذا نزهت بادی که ز بغداد آید 40شمارهٔ ۴۳: مراد من ز وصال تو بر نمی آید 41شمارهٔ ۴۴: شکرش در سخن گهر ریزد 42شمارهٔ ۴۵: آخر ای باغ امیدم گل شادی به برآر 43شمارهٔ ۴۶: یارب این واقعه کی بر دل من کرد گذر 44شمارهٔ ۴۷: بردی دل من ز چشم مخمور 45شمارهٔ ۴۸: دروغ گفته ام ار گفته ام شدم ز تو د ...46شمارهٔ ۴۹: نه جان در کار عشقت کردم آخر 47شمارهٔ ۵۰: ای ز بوس تو نقل من بسیار 48شمارهٔ ۵۱: دلبرا بر کش نوا با ناله زارم بساز 49شمارهٔ ۵۲: ای بیحذر ز سوز من بیخبر بترس 50شمارهٔ ۵۳: دلم خرید غم و جان فشاند در قدمش 51شمارهٔ ۵۴: کس نیست زین صفت که منم در بلای عشق 52شمارهٔ ۵۵: ای زلف تو آشیانه دل 53شمارهٔ ۵۶: تا کی من از فراق تو رنج و بلابرم 54شمارهٔ ۵۷: دلم خون گشت و دلداری ندارم 55شمارهٔ ۵۸: بیا متاب ار زلف پرتابت بگیرم 56شمارهٔ ۵۹: گر شبی بر لب شیرین تو فرمان بدهم 57شمارهٔ ۶۰: نه وصل تو می دهد پناهم 58شمارهٔ ۶۱: ز عشقت سینه پر سوز دارم 59شمارهٔ ۶۲: می گلرنگ دوست می دارم 60شمارهٔ ۶۳: یارب آن روی است یا صبح است یا ماه ...61شمارهٔ ۶۴: بلای دل بسی دارم دوای دل نمی دانم 62شمارهٔ ۶۵: چه میل است این که من سوی تو دارم 63شمارهٔ ۶۶: به جان تو که به جان رهی نگاه مکن 64شمارهٔ ۶۷: امید از وصل تو نتوان بریدن 65شمارهٔ ۶۸: جانا به صبوح خرمی کن 66شمارهٔ ۶۹: صبح است یا نور قمر یا آینه یا روست ...67شمارهٔ ۷۰: مردمان گوش کنید انده تنهائی من 68شمارهٔ ۷۱: چو تو دلبر به زیبائی به عالم در که ...69شمارهٔ ۷۲: بیا کز جان و دل به در خوری تو 70شمارهٔ ۷۳: عید آمد ای نگارین بردار جام باده 71شمارهٔ ۷۴: ای چون دل و جان بر من گرامی 72شمارهٔ ۷۵: روح محضی بدان طربناکی 73شمارهٔ ۷۶: گرفتم رای پیوندی نداری 74شمارهٔ ۷۷: دیدی که مهر ما به چسان خوار داشتی 75شمارهٔ ۷۸: ای صبرم از فراق تو بر باد داده ای 76شمارهٔ ۷۹: ای وصل تو اصل دلفروزی 77شمارهٔ ۸۰: ای دریغا گر شبی او را نهان بگرفتمی 78شمارهٔ ۸۱: ای دل چه اوفتادت کزما جدا فتادی 79شمارهٔ ۸۲: باز این چه شور و فتنه ست کاندر جها ...80شمارهٔ ۸۳: چند بنیاد جگرخواری نهی 81شمارهٔ ۸۴: ای که به روی چون سمن رشک بهار و سو ...82شمارهٔ ۸۵: آن روی چون بهارت رشک نگار چینی 83شمارهٔ ۸۶: گر با تو زبانی شودم هر سر موئی 84شمارهٔ ۸۷: این چه ننگ است که بر روی چو ماه آو ...85شمارهٔ ۸۸: ای چون حیات شیرین وی چون روان گرام ...86شمارهٔ ۸۹: بیابیا که شدم درغم تو سودائی 87شمارهٔ ۹۰: باز این چه فتنه ئیست که در ما فکند ...88شمارهٔ ۹۱: دل ز من برده ای و می دانی 89شمارهٔ ۹۲: پیداست خود که نیست ترا رای آشتی 90شمارهٔ ۹۳: ای ترک دلستان صنم چین من توئی 91شمارهٔ ۹۴: دلکم برد به شیرین سخنک هندوکی 92شمارهٔ ۹۵: ای به اصل پاک و گوهر بر شهانت سرور ...93شمارهٔ ۹۶: گر روی شادی دیدمی کی تکیه بر غم کر ...94شمارهٔ ۹۷: ترا سزد که کنی دعوی جهانداری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ