به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

اهلی شیرازی

اهلی شیرازیرباعی هاشمارهٔ ۵۲۵: گرد ترک کرم کند تو تر کیش ببین

1770عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

گرد ترک کرم کند تو تر کیش ببین
هشدار و سیاست بزرگیش ببین
ترک است بلطف یوسف و گرگ بخشم
مفریب بیوسفی و گرگیش ببین

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۵۲۴: جز در ره علم دین دل آسوده مکن 2شمارهٔ ۵۲۵: گرد ترک کرم کند تو تر کیش ببین 3شمارهٔ ۵۲۶: بی وجه مبخش و بی سبب نیز مزن 4شمارهٔ ۵۲۷: با حق پدی نا حق در جنگ مزن 5شمارهٔ ۵۲۸: خوش وقت بهار و بانگ مرغان حزین 6شمارهٔ ۵۲۹: ما گریه کنان بر سر خاک پدران 7شمارهٔ ۵۳۰: قرآن که درو گنج الهیست درون 8شمارهٔ ۵۳۱: از پند رفیق مهربان عار مکن 9شمارهٔ ۵۳۲: یا رب بکرم درد مرا درمان کن 10شمارهٔ ۵۳۳: چو گریه خون گشاد خواهم دادن 11شمارهٔ ۵۳۴: ایسرو قد لاله رخ غنچه دهن 12شمارهٔ ۵۳۵: از بهر سری ذلیل نتوان بودن 13شمارهٔ ۵۳۶: هر چند ز جور بخت نامقبل من 14شمارهٔ ۵۳۷: دل را بغم زمانه آلوده مکن 15شمارهٔ ۵۳۸: برخیز و مکن تکیه به عمر گذران 16شمارهٔ ۵۳۹: هرگز نکنی میل من ایعهد شکن 17شمارهٔ ۵۴۰: عیسی دم ماست بخش شیرین نفسان 18شمارهٔ ۵۴۱: یارب دل من ز سینه ریشان گردان 19شمارهٔ ۵۴۲: اهلی بگسل ز صحبت هیچکسان 20شمارهٔ ۵۴۳: اهلی که بود خاک ره درد کشان 21شمارهٔ ۵۴۴: ساقی قدحی ببخش و بیداد مکن 22شمارهٔ ۵۴۵: هرگز نشود حسن چنین خوار که من 23شمارهٔ ۵۴۶: تا حال من حزین چه خواهد بودن 24شمارهٔ ۵۴۷: ساقی، چو چراغ سحرم زار و زر بون 25شمارهٔ ۵۴۸: ای یوسف جان درون پیراهن تو 26شمارهٔ ۵۴۹: باد است سخن ز مدح پر باد مشو 27شمارهٔ ۵۵۰: بسرشت بچل صباح ایزد گل تو 28شمارهٔ ۵۵۱: گر سفله غنی شود چه جود آید ازو 29شمارهٔ ۵۵۲: هرکس که هوای نفس شد پیشه او 30شمارهٔ ۵۵۳: زن دوست نداری که بود دشمن تو 31شمارهٔ ۵۵۴: چون سبزه نخست بود همسایه سرو 32شمارهٔ ۵۵۵: با اینهمه بی نیازی و حشمت تو 33شمارهٔ ۵۵۶: گفتی غرضت ز بندگی چیست بگو 34شمارهٔ ۵۵۷: ای برقع ماه زلف همچون شب تو 35شمارهٔ ۵۵۸: ما را همه دم هوای یاریست ز نو 36شمارهٔ ۵۵۹: اهلی چو سگ تو شد مشو غافل ازو 37شمارهٔ ۵۶۰: آن دل که نگشته ام دمی خرم ازو 38شمارهٔ ۵۶۱: یارب تو خداوندی و ما بنده همه 39شمارهٔ ۵۶۲: دشمن چو توانا شود و خونخواره 40شمارهٔ ۵۶۳: درمعرکه بگریز ز پیکان همه 41شمارهٔ ۵۶۴: آدم که خداش سرفرازی داده 42شمارهٔ ۵۶۵: عالم شب و روزیست درین حادثه گاه 43شمارهٔ ۵۶۶: ما میوه این چمن چشیدیم همه 44شمارهٔ ۵۶۷: آن گل که بود رخش گلستان همه 45شمارهٔ ۵۶۸: در عشق زبونی از زبردستی به 46شمارهٔ ۵۶۹: ایچشمه آفتاب با روی چو ماه 47شمارهٔ ۵۷۰: عشق تو بلای عقل و دین است همه 48شمارهٔ ۵۷۱: یا رب بکرم نگاهدارنده تویی 49شمارهٔ ۵۷۲: ای محرم راز دل چه بیگانه وشی 50شمارهٔ ۵۷۳: ای آب بقا اگر ز گل پاک شوی 51شمارهٔ ۵۷۴: اهلی ز جهان چو قسمت خویش خوری 52شمارهٔ ۵۷۵: اهلی بسخن کجا رسیدی باری 53شمارهٔ ۵۷۶: گر از همه کس بلطف و احسان گذری 54شمارهٔ ۵۷۷: ایخواجه ز بخل اگر تو ایمان بدهی 55شمارهٔ ۵۷۸: با هر که دمی نشست و برخاست کنی 56شمارهٔ ۵۷۹: گرد در پی قول و فعل سنجیده شوی 57شمارهٔ ۵۸۰: ایخاک چرا چو آتش از جا شده‌ای 58شمارهٔ ۵۸۱: از عامه مشو ملول اگر با درکی 59شمارهٔ ۵۸۲: رحمان طلبی ز اهل عرفان گردی 60شمارهٔ ۵۸۳: خضر ره ماست عقل در راهبری 61شمارهٔ ۵۸۴: هر چند حریف شاهد نغز شوی 62شمارهٔ ۵۸۵: هر سبزه گل که بر دمد ز آب و گلی 63شمارهٔ ۵۸۶: من گر چه نمیزنم دم از دانایی 64شمارهٔ ۵۸۷: اهلی تو گهی قبول جانان گردی 65شمارهٔ ۵۸۸: یارب خجلم بغایت از روی نبی 66شمارهٔ ۵۸۹: شرع از پی آن بود که غوغا نکنی 67شمارهٔ ۵۹۰: ایخواجه که از خلق بمال افزونی 68شمارهٔ ۵۹۱: گر حج نکنی کجا بجایی برسی 69شمارهٔ ۵۹۲: ایخواجه که در حقیقت حق کوشی 70شمارهٔ ۵۹۳: هر گاه که در معنی قرآن برسی 71شمارهٔ ۵۹۴: گر منکر حشر و نشر و رستاخیزی 72شمارهٔ ۵۹۵: هر چند که جز بلطف باری نخوری 73شمارهٔ ۵۹۶: بی تربیت حکیم چیزی نشوی 74شمارهٔ ۵۹۷: گر در نظر خجسته فالی برسی 75شمارهٔ ۵۹۸: آن به که بکس مزاح بازی نکنی 76شمارهٔ ۵۹۹: خوش زی بکسان که بینی از دهر خوشی 77شمارهٔ ۶۰۰: از مهر بتان اگر چه فرسوده شوی 78شمارهٔ ۶۰۱: در خانه اگر نکو سرشتی داری 79شمارهٔ ۶۰۲: گر بخت مدد کند که بویی ببری 80شمارهٔ ۶۰۳: ای آنکه چو نخل تازه آراسته یی 81شمارهٔ ۶۰۴: ای گوهر دل که گنج شاهی داری 82شمارهٔ ۶۰۵: یارب بکام دولت خویش رسی 83شمارهٔ ۶۰۶: پروانه صفت اهلی اگر سوخته یی 84شمارهٔ ۶۰۷: گر بر عدم و وجود عالم نفسی 85شمارهٔ ۶۰۸: آن گل که بنازکی ندارد بدلی 86شمارهٔ ۶۰۹: خوش آنکه گشاد چشم و دل سوی کسی 87شمارهٔ ۶۱۰: عاشق شوی آنزمان که تن خاک کنی 88شمارهٔ ۶۱۱: ساقی تو مگر چشم کرم باز کنی 89شمارهٔ ۶۱۲: گر طالب فیض آب انگور شوی 90شمارهٔ ۶۱۳: اهلی بدر آ ز گوشه تنهایی 91شمارهٔ ۶۱۴: گر خاک رهش بدیده ام گل کردی 92شمارهٔ ۶۱۵: جان در غم یوسف چو زلیخا نکنی 93شمارهٔ ۶۱۶: آراسته آمد و چه آراستنی 94شمارهٔ ۶۱۷: از عشق اگر جگر کبابی باشی 95شمارهٔ ۶۱۸: ای باد بیک سخن دلم خوش کردی 96شمارهٔ ۶۱۹: آنی که بحسن از مه و خورشید بهی 97شمارهٔ ۶۲۰: ای کز مه خود چو سایه بی نور تری 98شمارهٔ ۶۲۱: ساقی نظری به بینوایی باری 99شمارهٔ ۶۲۲: گر وعده همیدهی و جان میسوزی 100شمارهٔ ۶۲۳: گفتی ز زبان سبزه زار و لب جوی 101شمارهٔ ۶۲۴: گر زلف چو شست او قضا بگشادی 102شمارهٔ ۶۲۵: اهلی تو که با اهل ریا نزدیکی 103شمارهٔ ۶۲۶: می نوش نه آنچنان که از دست شوی 104شمارهٔ ۶۲۷: در راه سخن جز به ادب راه مپوی 105شمارهٔ ۶۲۸: گر با همه کس راست روی پیشه کنی 106شمارهٔ ۶۲۹: گر خلق فرشته اند اگر دیو و پری 107شمارهٔ ۶۳۰: با یوسف خویش گرگ در پوست تویی 108شمارهٔ ۶۳۱: آنگل که بود به حسن شمع چگلی 109شمارهٔ ۶۳۲: خوش گفت به باغ بلبل نغمه سرای

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ