کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر، خاتم مردمی نگین دارد
    حقا، که ز دست نجم دین دارد
    رستم جگری که بر در همت
    رخش فلکی بزیر زین دارد
    چرب آخر مکرمات معروفش
    پهلوی نیاز راسمین دارد
    گردون، ز شرف بر آستان دوزد
    ور بار سخا در آستین دارد
    بازی است که آشیان همت را
    بر در زده ی طارم برین دارد
    با سخت کمانی سخا جودش
    بر لشکر نیستی کمین دارد
    از دست سپاه فتنه، دارد امن
    زیرا که جهان در آستین دارد
    آن مه نه که بر عذار گردون است
    این ماه خواجه بر جبین دارد
    صدرا، ذاتی که خادم از فکرت
    چرخی است که پای برزمین دارد
    چون روی تو نکته ها نکو راند
    چون رای تو شعرها متین دارد
    در کنج خرابه وجود او
    صد گنج هنر فلک دفین دارد
    در کان جهان گرفت اشعارش
    چون نام ثنات بر نگین دارد
    شاداب نهال طبع او در او
    کابشخور از این دل حزین دارد
    آن ره چله نیست او که یکساعت
    پای ادب سر گزین دارد
    مپسند که آسمان چنان درّی
    محبوس ذهاب پار گین دارد
    نخلی است که ندهد انگبین رااو
    گو سرکه نحل در حنین دارد
    ایام ز طبع او توانگر شد
    او چشم ز جود تو همین دارد
    ور جمله ز شرم دست رادت باد
    از چهره آفتاب چین دارد
    گردون همه ساله نایب قهرش
    با هر که سر خلاف و کین دارد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha