کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رمضان سایه رحیل افکند
    خیمه همچون دل از جهان برکند
    مهر او بر گر فتمان چو بخار
    باز، چون قطره بر زمین افکند
    کلک او جمع کردمان چو مداد
    باز، همچون نبشته بپراکند
    خنده صبح عید جانها را
    کرد چون ابر اشکبار و نژند
    طره شام سلخش از دل ها
    مصقلی شد چو عمر شادی کند
    بد عروسی چو جان سفر پیشه
    اندر این منزل هراس و کزند
    زود بیگانگی گزید آری
    دیر گردد غریب خویشاوند
    گهری داشت بس لطیف نکت
    اندر این خاکدان مقام پسند
    کز گرانی معمر افتد سنگ
    وز لطافت سبک گدازد قند
    یک لطیفه است و بس که طینت او
    نشود پایمال چرخ بلند
    نه بخسبد ولایتش بزوال
    نه در آید نهایتش بکمند
    کیست، مفتی العراق، رکن الدین
    صدر مشکل گشای دشمن بند
    مرشد عقل حجت الاسلام
    که بعهدش لقاست حاجتمند
    آنکه بر چشم زخم دولت او
    جان بر آتش قدم نهد چو سپند
    وانکه از بهر کسوت شرفش
    در شکنج است چرخ همچو پرند
    بخدائی که خطبه حکمش
    با عرض داد جسم را پیوند
    کاندرین مهر لاجورد نمای
    نیست چون وی زمانه را فرزند
    ای ز بیم مخیلان بسته
    پرده ها پیش ذات بی مانند
    خاک صدر تو قبله ی که بآن
    مردم دیده ها خورد سو گند
    تو در این سوی صوت وردو ثناش
    چند منزل گذشته زانسو چند
    دی سپهرت بدید بر منبر
    آستین پر نثار حکمت و پند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha