کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو سالم بشد سی وشش این زمان
    زپیری رسیده به سر مرزبان
    زباد خزانی رخم زرد شد
    گل ارغوان رخم گرد شد
    بنفشه سمن گشت گل شد تهی
    شدم چنبری شاخ سرو سهی
    تنم خم گرفت ودلم غم گرفت
    دو دیده بشوریده رخ،نم گرفت
    ز خورشید بر من نیامد تفی
    وزین خرمنم چون نیامد کفی
    نه گرگی زمیشم بشد در کنار
    گلی هم نیامد نصیب از بهار
    جهان پر زگنجست و ما پر زرنج
    شکوفه به هر سوی ما در شکنج
    جهان را همه باده هست و نوا
    مرا باد در دست و خود بینوا
    زنرگس کفم بازو جام شد
    نظرگاه زو نقره خام شد
    همه شاخ با زور و سیمست چیز
    زرافشان همه ساله و نقره ریز
    مرا چاره زرد و موسیم شد
    وزین نیستی دل به دو نیم شد
    کسی را که بردست گیتی نیاز
    بدان سان که بینی گرفتار آز
    گرانمایه گنجش به هر چند بیش
    دلش آز بگرفت در بند نیش
    به بخشش بیارای و بگشای دل
    زبیشی برون کش همی پای دل
    نگویم مرا ده که سخت آیدت
    گران سنگ زان بر درخت آیدت
    همی گویمت شاد و خرم بزی
    بیا شاد و خوش باش بی غم بزی
    ببخش و بیارام و بگشای مهر
    که ناگه زبالای چهرت سپهر
    بگردد بگرداندت سرنگون
    به کاری بیابی فریب و فسون
    سرتاجداران به گرد اندراست
    ترا دل بدین روز حرص اندر است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha