کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بدو گفت کای مهتر روزگار
    شنیدم زگفتار آموزگار
    به گوهر ز آبی برافراشته
    بدو سنگ خار اندر انداخته
    همه پیکر کوه با فرو هی
    همه چشمه سیب نار وبهی
    درو بسته نرگس و یاسمن
    بسی سنبل و گل به گرد چمن
    زده خسروی تخت بر خاره کوه
    همان گرد بر گرد خسرو گروه
    به دستور و گنجور و جنگی سپاه
    بیاراسته خسروی بارگاه
    یکی مطبخ از آتش و آب وگل
    برآورده آن خسرو شیردل
    درختی برآورده آن تیره کوه
    همه شاخش از بار گشته ستوه
    جهان سربه سر شد از آن تیره سنگ
    بدو باشد آن پادشاهی درنگ
    شنیدم زدانا که آن سنگ چیست
    چنین شاه با فر و اورنگ چیست
    بگفتا شنیدستم این داستان
    بگویم هم از گفته باستان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha