کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فرامرز را گفت کای نامدار
    کجا مرد هند از تو گیرد فرار
    سزد گر کنون پا به میدانی نهی
    که چون می نهی پا به زندان نهی
    فرامرز یل سوی آویز شد
    سمند جهانگیر زو تیز شد
    بدو گفت کای هندوی بدنژاد
    به مادر بزادی چه نامت نهاد
    نبینی که دریا به موج اندر است
    به هر موج کآید نهنگش سر است
    زمان بر زمین تیغ بارد همی
    پلنگ از شدن سر ببارد همی
    هم اکنون یکی تیغ ریزان شود
    که آشوب گردان گریزان شود
    چنین یک یک از لشکر بی شمار
    بدین تیغ سامی نمایم سمار
    جهانی به یک لقمه سازد نهنگ
    که یک یک چنین پیشش آرد درنگ
    بگفت این و آمد دمان و دوان
    برو راست کرده یکایک سنان
    بزد نیزه وز اسب زیرش فکند
    گرفت و ببرد آن دلاور نهنگ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha