کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو آمد برآویخت توپال شیر
    به پیش صف شاه ارژنگ چیر
    چو ارژنگ آندید آمد بکین
    بجنبید گفتی ز لشکر زمین
    گرفتند توپال را در زمان
    بیامد هیاهوی کند آوران
    ستمکاره توپال شیر نر
    درافتاد در لشکر بی شمر
    جهان کرد بر شاه ارژنگ تنگ
    ز خون شد زمین هر طرف لاله رنگ
    سپهبد به نیروی پروردگار
    برون آمد از لشکر بی شمار
    بیاورد شنگاوه در پیش شاه
    کشیدند از رزم دست آن سپاه
    دو لشکر دگر باره بر جای شد
    همی برفلک ناله نای شد
    ستم کاره کوپال در دشت جنگ
    به ایستاده و گرز کینش به چنگ
    سپهدار برداشت پیچان کمند
    برآورد کردند سرکش سمند
    برآویخت با گرد توپال شیر
    میان دو لشکر چو شیر دلیر
    بدانست توپال کاندر نبرد
    نتابد ابا آن یل شیره مرد
    بتابید سر پیل را در زمان
    که آمد سپهبد چو شیر ژیان
    درانداخت در گردنش خم خام
    سرگرد توپال آمد بدام
    کشیدش ز بالا بزیر آن دلیر
    فرو رفت و برداشت خنجر چو شیر
    سرش را بزد دست و از تن برید
    ز میدان کین پیش شاه آورید
    برآورد دم ناله کوه نای
    فرو رفت ارژنگ از باد پای
    سر بی بها برگرفت آن زمان
    بخون پدر خورد خونش روان
    ببوسید روی و بر شهریار
    بسر کرد ارژنگ شه زر نثار
    چو هیتال آن دید بگریست خون
    که شد بختم اکنون و گشتم نگون
    برادر بشد کشته خویش من
    گرامی سه فرزند من پیش من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha