کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از آن رو چه ارهنگ پولادوند
    سوی سیستان شد بگرز و کمند
    خبر یافت از آن زال گیتی ستان
    که آمد قیامت سوی سیستان
    ز ترکان سپاهی بکین آمد است
    تو گو آسمان بر زمین آمد است
    سپهدارشان پور پولادوند
    که بتواند از کوه پولاد کند
    در آن رو سپاهی بارجاست تفت
    ز کین بر (سوی) شاه لهراسب رفت
    رخ زال زر گشت چون شنبلید
    ز کار آگه این ناگهان چون شنید
    بفرمود کاید روان ره دلیر
    بیامد زواره به کردار شیر
    چه آمد بدو گفت زال ای پسر
    دلیر و سرافراز پر خاشخور
    یک امروز دل را پر از درد کن
    بسیج و نبرد هم آورد کن
    برون بر سپه را خود از سیستان
    بگردان بگرز این بد از سیستان
    بدان دیو در راه کین جنگ کن
    چه شیر اندرین رزم آهنگ کن
    سرگرد ار هنگ آور بدست
    بگرز گران ده سپه را شکست
    تهمتن چه نبود درین کینه گاه
    بجای تهمتن تو برکش سپاه
    زواره برون رفت با مرزبان
    چو خورشید مینو دلیر جوان
    دگر نامور سام با ارز بود
    که پور جهان جو فرامرز بود
    تخاره که پور زواره بدی
    کزو شیر را دل دو پاره بدی
    دلیران زابل سه ره ده هزار
    برفتند با وی پی کارزار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha