کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جهان دیده زال این سخن چون شنید
    برآشفت و از جایگه بردمید
    چنین پاسخ نامه پور کرد
    که مانا تو را دیو مزدور کرد
    بپوشید دیوت دو چشم خرد
    ز گردان چنین ناسزا کی سزد
    مرا پیر خوانی و دل بشکنی
    بترسانی از جنگ اهریمنی
    به یزدان که چون برگرایم عمود
    برآرم ز کوه ستیزنده دود
    چو من پیر گشتم هژبر افکنم
    بلای دل جان اهریمنم
    تو مردانه باش و برآرای کار
    میندیش از دیو و از کارزار
    چو خورشید مینو چنان زخم دار
    سوی سیستان آمد از کارزار
    همه سیستان گشت زیر و زبر
    بگفتا بگردان روان زال زر
    که کردند دروازه را استوار
    ببد گرد دستان نیرم سوار
    بفرمود تا سنگهای گران
    کشیدند بر باره افسونگران
    بگردید در گرد شهر و حصار
    کجا بد خراب کرد زال استوار
    وزین روی برخاست آوای جنگ
    دلیران ببستند برباره تنگ

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha