به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فایز دشتی

فایز دشتیبخش نخست دوبیتی هاشمارهٔ ۱۶۴: شب آمد تا شب وصل آردم یاد

960عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شب آمد تا شب وصل آردم یاد

دهد خاک وجودم جمله بر باد

یقین می سوخت فایز ز آتش خشم

نمی کردش گر آب دیده امداد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۶۳: سهی سرو این قد و بالا ندارد 2شمارهٔ ۱۶۴: شب آمد تا شب وصل آردم یاد 3شمارهٔ ۱۶۵: دلا گر زار گریم بر تو شاید 4شمارهٔ ۱۶۶: مرا شب سیل آه از دل بر آید 5شمارهٔ ۱۶۷: ز آب و آتش و از خاک و از باد 6شمارهٔ ۱۶۸: بتا بیهوده منما گریه بسیار 7شمارهٔ ۱۶۹: خروس از هرزه خوانی دست بردار!8شمارهٔ ۱۷۰: شدم پیر و ندیدم روی دلدار 9شمارهٔ ۱۷۱: مسلسل حلقه حلقه زلف دلدار 10شمارهٔ ۱۷۲: به هنگام وداع آن لاله رخسار 11شمارهٔ ۱۷۳: به قصد کشتن این بی دل زار 12شمارهٔ ۱۷۴: خداوندا تو قهاری و جبار 13شمارهٔ ۱۷۵: دو گیسویت فتاده چون سیه مار 14شمارهٔ ۱۷۶: نیامد دلبر و من مردم آخر 15شمارهٔ ۱۷۷: سحرگه خوش بود رفتن سوی یار 16شمارهٔ ۱۷۸: کمند زلف گرد چهره یار 17شمارهٔ ۱۷۹: اگر آهی کشم از فرقت یار 18شمارهٔ ۱۸۰: تو پنداری که تا گشتی ز من دور 19شمارهٔ ۱۸۱: مریضی کز جدایی گشته بیمار 20شمارهٔ ۱۸۲: مهی از قبله آمد در شب تار 21شمارهٔ ۱۸۳: بتا اخگر به تابستان میاور 22شمارهٔ ۱۸۴: مرا شب تا سحر این چشم خونبار 23شمارهٔ ۱۸۵: خوشا برنایی و نیسان و آزار 24شمارهٔ ۱۸۶: سفر بر من دگر سخت است و دشوار 25شمارهٔ ۱۸۷: سحرگه ز آرزوی شوق دیدار 26شمارهٔ ۱۸۸: سحرگه بی خبر ای کاش دلبر 27شمارهٔ ۱۸۹: اگر دورم من از تو ای پریزاد 28شمارهٔ ۱۹۰: به زیر زلف مشکین عارض یار 29شمارهٔ ۱۹۱: سحر در خواب دیدم با دل زار 30شمارهٔ ۱۹۲: دلا از بی وفایان دست بردار 31شمارهٔ ۱۹۳: عجب دارم ز سرو قامت یار 32شمارهٔ ۱۹۴: گذشت ایام گل ای بلبل زار 33شمارهٔ ۱۹۵: سحرگه چون ز مشرق ماه خاور 34شمارهٔ ۱۹۶: گهی که یادم آمد صحبت یار 35شمارهٔ ۱۹۷: شدم پیر و ندیدم روی دلدار 36شمارهٔ ۱۹۸: به زیر پیرهن پستان دلبر 37شمارهٔ ۱۹۹: اگر صد پاره ام سازی به خنجر 38شمارهٔ ۲۰۰: سحر پرسیدم از گیسوی دلبر 39شمارهٔ ۲۰۱: نه از مژگان سیاهی خورده ای تیر 40شمارهٔ ۲۰۲: گرفتم آن که اقبالم شود یار 41شمارهٔ ۲۰۳: خدایم گر کند فردای محشر 42شمارهٔ ۲۰۴: ز تاثیر هوا خوی بر رخ یار 43شمارهٔ ۲۰۵: فراق روی تو ای لاله رخسار 44شمارهٔ ۲۰۶: سحرگاهان ز غم با باد شبگیر 45شمارهٔ ۲۰۷: لبت کوثر، قدت طوبی، رخت حور 46شمارهٔ ۲۰۸: دو گیسوی تو جانا لیله القدر 47شمارهٔ ۲۰۹: گهی که یادم آمد صحبت یار 48شمارهٔ ۲۱۰: به گردن هشته ای زلف چو زنجیر 49شمارهٔ ۲۱۱: بت نامهربان، یار ستمگر 50شمارهٔ ۲۱۲: مسلسل حلقه حلقه روی دلبر 51شمارهٔ ۲۱۳: به دل گفتم مرو در کوی دلبر 52شمارهٔ ۲۱۴: قدت طوبا، لبت کوثر، رخت حور 53شمارهٔ ۲۱۵: معنبر گیسوی مشکین دلبر 54شمارهٔ ۲۱۶: اگر خواهی جهان سازی مسخر 55شمارهٔ ۲۱۷: سحر چون ماه سر بر زد زخاور 56شمارهٔ ۲۱۸: زحسن رویت ای نادیده مهجور 57شمارهٔ ۲۱۹: دو نرگس مست و بی باک و ستمگر 58شمارهٔ ۲۲۰: شب دیجور و من مهجور وره دور 59شمارهٔ ۲۲۱: به هر جا بگذرد آن ماه رخسار 60شمارهٔ ۲۲۲: من از عهد جوانی تا شدم پیر 61شمارهٔ ۲۲۳: دل من در خم زلفت گره گیر 62شمارهٔ ۲۲۴: دل و شوق و خیال و میل هر چار 63شمارهٔ ۲۲۵: عجب دارم از این ابریشمین تار 64شمارهٔ ۲۲۶: غم دنیا خورم یا حسرت یار 65شمارهٔ ۲۲۷: تو را دل می دمد کاین سنبل تر 66شمارهٔ ۲۲۸: که والشمس الضحی روی تو ای یار 67شمارهٔ ۲۲۹: نگفتم جا مده بر چهره عنبر 68شمارهٔ ۲۳۰: شب ابر است و باران گهر بار 69شمارهٔ ۲۳۱: معاذالله دهم زآن زلف، یک تار 70شمارهٔ ۲۳۲: خودم این جا دلم در پیش دلبر 71شمارهٔ ۲۳۳: سحرگه از نوای مرغ گلزار 72شمارهٔ ۲۳۴: مکش سرمه به چشم ناز پرور 73شمارهٔ ۲۳۵: بتا! بیژن صفت در چه گرفتار 74شمارهٔ ۲۳۶: دلم در حلقه زلفش گره گیر 75شمارهٔ ۲۳۷: دو زلفانت فتاده چون سر مار 76شمارهٔ ۲۳۸: ذلیل و خوار و زارم کردی آخر 77شمارهٔ ۲۳۹: بدی زلف سیاهت لیله القدر 78شمارهٔ ۲۴۰: منه بر رخ دو گیسوی معنبر 79شمارهٔ ۲۴۱: شود فردا که منشیان تقدیر 80شمارهٔ ۲۴۲: صنم صورت منور کردی امروز 81شمارهٔ ۲۴۳: جهان را عنبر افشان کرده ای باز 82شمارهٔ ۲۴۴: به ایما گفت چشمش با من این راز 83شمارهٔ ۲۴۵: به گردن هشته این زلف دلاویز 84شمارهٔ ۲۴۶: دخیلا شانه بر زلفت میاویز 85شمارهٔ ۲۴۷: به تیر ناوک مژگان دل دوز 86شمارهٔ ۲۴۸: پی تعظیم قدر دلبر امروز 87شمارهٔ ۲۴۹: نگفتم دل از آن گیسو بپرهیز؟88شمارهٔ ۲۵۰: دلا دلدارت آمد با خبر باش 89شمارهٔ ۲۵۱: گهی در خواب بینم قد و بالاش 90شمارهٔ ۲۵۲: سحر از شوق جانان مست و مدهوش 91شمارهٔ ۲۵۳: سحر! امشب دمی بر جای خود باش 92شمارهٔ ۲۵۴: دلا خون شو مکن افشای رازش 93شمارهٔ ۲۵۵: مسلسل حلقه حلقه زلف خوشبوش 94شمارهٔ ۲۵۶: فغان از امشب و یاد از شب دوش 95شمارهٔ ۲۵۷: شب عید است و هر کس با عزیزش 96شمارهٔ ۲۵۸: شدم غافل اسیر چشم مستش 97شمارهٔ ۲۵۹: نه از دل می رود بیرون خیالش 98شمارهٔ ۲۶۰: در آمد یار از رخ نور ساطع 99شمارهٔ ۲۶۱: زهجرت سینه و دامن کنم چاک 100شمارهٔ ۲۶۲: زره پوشیده ای با من کنی جنگ 101شمارهٔ ۲۶۳: زاسب افتادم و شد کار مشکل 102شمارهٔ ۲۶۴: تو که ملای قرآن خوانی ای دل 103شمارهٔ ۲۶۵: مرا تن زورق است و ناخدا دل 104شمارهٔ ۲۶۶: زما آن چشم و ابرو می برد دل 105شمارهٔ ۲۶۷: خوشا روزی که گل بودی و بلبل 106شمارهٔ ۲۶۸: غراب عشق اندر بندر دل 107شمارهٔ ۲۶۹: سحرها در چمن با خواهش گل 108شمارهٔ ۲۷۰: عبث دادم به یار بی وفا دل 109شمارهٔ ۲۷۱: قدت گل، قامتت گل، کفش پا گل 110شمارهٔ ۲۷۲: اگر کاغذ نباشد پرده دل 111شمارهٔ ۲۷۳: به جز فکر وصال دلبر ای دل!112شمارهٔ ۲۷۴: سحر با باغبانی گفت بلبل 113شمارهٔ ۲۷۵: بت گلروی سنبل موی خوشگل 114شمارهٔ ۲۷۶: همه مه صورتان در برج محمل 115شمارهٔ ۲۷۷: بلا شد حسن مه رویان خوشگل 116شمارهٔ ۲۷۸: مرا جان بر لب آمد از غم دل 117شمارهٔ ۲۷۹: بنال ای بلبل شوریده احوال 118شمارهٔ ۲۸۰: قمر طلعت پری پیکر نگارم 119شمارهٔ ۲۸۱: پس از قرنی به ارمن شد گذارم 120شمارهٔ ۲۸۲: سحرگه برگ گل تر شد زشبنم 121شمارهٔ ۲۸۳: سراغ جان جانان از که پرسم 122شمارهٔ ۲۸۴: پری پیکر بت عیسا پرستم 123شمارهٔ ۲۸۵: ندانم از چه رو آشفته حالم 124شمارهٔ ۲۸۶: دگر شب شد که مشتاق حضورم 125شمارهٔ ۲۸۷: در این دنیا بسی اندوهناکم 126شمارهٔ ۲۸۸: بهشتی ای صنم دادی نشانم 127شمارهٔ ۲۸۹: نه افلاطون کند فکری به حالم 128شمارهٔ ۲۹۰: جوانی! رفتی و نایی به سویم 129شمارهٔ ۲۹۱: سه مه پیکر برون آمد به یک دم 130شمارهٔ ۲۹۲: بت لیلی و شم خورشید عالم 131شمارهٔ ۲۹۳: به شب نالم شب شبگیر نالم 132شمارهٔ ۲۹۴: چو آید فکر یار اندر ضمیرم 133شمارهٔ ۲۹۵: به راه دوست دست از جان کشیدم 134شمارهٔ ۲۹۶: بتا از دوریت حالی ندارم 135شمارهٔ ۲۹۷: خداوندا تو کردی لامکانم 136شمارهٔ ۲۹۸: مسلمانان گرفتار دلستم 137شمارهٔ ۲۹۹: خداوندا که در نزع روانم 138شمارهٔ ۳۰۰: مگر یار آمده بر پشت بامم 139شمارهٔ ۳۰۱: فراق لاله رویان ساخت کارم 140شمارهٔ ۳۰۲: چرا از دلبر حورا سرشتم 141شمارهٔ ۳۰۳: ندانم خواب یا بیدار بودم 142شمارهٔ ۳۰۴: نشد ز آمد شد نظاره مفهوم 143شمارهٔ ۳۰۵: فغان کز کوی جانان دور ماندم 144شمارهٔ ۳۰۶: ندانم در چه حالم در کجایم 145شمارهٔ ۳۰۷: بتا کی دست در پستانت آرم 146شمارهٔ ۳۰۸: اگر جانان به هنگام تکلم 147شمارهٔ ۳۰۹: گهی که سرنهادم تا بخوابم 148شمارهٔ ۳۱۰: نه من امروز پابند تو هستم 149شمارهٔ ۳۱۱: به هنگام تبسم های جانان 150شمارهٔ ۳۱۲: رخ و زلف و لب و دندان جانان 151شمارهٔ ۳۱۳: اگر هنگام مردن دلبر من 152شمارهٔ ۳۱۴: خم ابروست یا شمشیر بهمن 153شمارهٔ ۳۱۵: ز کشت و پیچ این شلوار رنگین 154شمارهٔ ۳۱۶: خوش از جور و جفای مه جبینان 155شمارهٔ ۳۱۷: از این ره می روی رویت به من کن 156شمارهٔ ۳۱۸: لا نتوان به زلفش آرمیدن 157شمارهٔ ۳۱۹: خیالت آورد بر من شبیخون 158شمارهٔ ۳۲۰: دلم از هجر تو شد دجله خون 159شمارهٔ ۳۲۱: سر راهم دو تا شد وای بر من 160شمارهٔ ۳۲۲: شده خاموش شمع محفل من 161شمارهٔ ۳۲۳: اجل دانی کی آیی بر سر من؟162شمارهٔ ۳۲۴: خیال کشتن من داشت جانان 163شمارهٔ ۳۲۵: مرو ای جان شیرین از بر من 164شمارهٔ ۳۲۶: لبت شکر شکن مژگان صف اشکن 165شمارهٔ ۳۲۷: مکحل چشم مست کافرش بین 166شمارهٔ ۳۲۸: بلندی سیر عالم می کنم من 167شمارهٔ ۳۲۹: سحر از بس که نالیدم ز هجران 168شمارهٔ ۳۳۰: نه هر چشمی ز جسمی می برد جان 169شمارهٔ ۳۳۱: مرا یک دل بود مطلب هزاران 170شمارهٔ ۳۳۲: به سیر باغ رفتم باختم من 171شمارهٔ ۳۳۳: تو بر من بگذری چون برق رخشان 172شمارهٔ ۳۳۴: پس از ببریدن و پیوند جانان 173شمارهٔ ۳۳۵: مه بالا نشین پایین نظر کن 174شمارهٔ ۳۳۶: دلم ایکاش بیرون می شد از تن 175شمارهٔ ۳۳۷: مکش شانه به این زلفان پرچین 176شمارهٔ ۳۳۸: دگر طعن رقیب و جور دشمن 177شمارهٔ ۳۳۹: جفا از تو بتا! خون خوردن از من 178شمارهٔ ۳۴۰: به گردن زلف یا زنجیرش است این 179شمارهٔ ۳۴۱: رخ و زلف و لب و دندان جانان 180شمارهٔ ۳۴۲: بیا جانا دمی ترک جفا کن 181شمارهٔ ۳۴۳: سحر دلبر چو آمد بر سر من 182شمارهٔ ۳۴۴: پس از مرگم بگو با گلعذاران 183شمارهٔ ۳۴۵: که گفته چشم شهلا سرمه سا کن؟184شمارهٔ ۳۴۶: مده یادم ز روز وصل جانان 185شمارهٔ ۳۴۷: بهای این لب و دندان جانان 186شمارهٔ ۳۴۸: شدم رسوای عالم بهر جانان 187شمارهٔ ۳۴۹: به دل تخم تمنا کاشتم من 188شمارهٔ ۳۵۰: دلا دیدی جدایی زیستی تو 189شمارهٔ ۳۵۱: مسلسل زلف عنبرسا مکن تو 190شمارهٔ ۳۵۲: دل از من چشم شهلا دلبر از تو 191شمارهٔ ۳۵۳: نگفتم جا مده بر چهره گیسو 192شمارهٔ ۳۵۴: دلا تا چند در آزارام از تو 193شمارهٔ ۳۵۵: دو گیسو را به دوش انداختی تو 194شمارهٔ ۳۵۶: نسیم! امشب عجب دفع غمی تو 195شمارهٔ ۳۵۷: خوش الحان مرغکی وقت سحرگاه 196شمارهٔ ۳۵۸: به زیر زلف برق گوشواره 197شمارهٔ ۳۵۹: دلم از بس که دنبال تو گشته 198شمارهٔ ۳۶۰: به مژگان خاک روبم زین گذرگاه 199شمارهٔ ۳۶۱: مرو دنبال آهوی رمیده 200شمارهٔ ۳۶۲: بر ابر ماه تابانم نشسته 201شمارهٔ ۳۶۳: به هر محفل که آن دلبر نشسته 202شمارهٔ ۳۶۴: بتا عشقت مرا واله نموده 203شمارهٔ ۳۶۵: مکحل چشم شورانگیز کرده 204شمارهٔ ۳۶۶: که گفتت زلف بر رخ جابه جا نه 205شمارهٔ ۳۶۷: کسی که آن پری رخسار دیده 206شمارهٔ ۳۶۸: به عارض طره سنبل فکنده 207شمارهٔ ۳۶۹: غمت در دل چنان ماوا گرفته 208شمارهٔ ۳۷۰: به زلفت مرغ دل ماوا گرفته 209شمارهٔ ۳۷۱: سر و روی تو تا غبغب رسیده 210شمارهٔ ۳۷۲: غم و غصه تن و جانم گرفته 211شمارهٔ ۳۷۳: پری رویان به ما کردند نظاره 212شمارهٔ ۳۷۴: نسیم! آهسته آهسته سحرگاه 213شمارهٔ ۳۷۵: نمی بینم ز مردم آشنایی 214شمارهٔ ۳۷۶: بتا در گوش، گوش آویز داری 215شمارهٔ ۳۷۷: ندانم ای غزالم از چه دشتی؟216شمارهٔ ۳۷۸: به قامت مظهر سرو رسایی 217شمارهٔ ۳۷۹: خروس امشب بداده هرزه خوانی 218شمارهٔ ۳۸۰: تو آتش رخ دلم پروانه کردی 219شمارهٔ ۳۸۱: بیا جانا که مردم از جدایی 220شمارهٔ ۳۸۲: خداوندا گل ناز آفریدی 221شمارهٔ ۳۸۳: صباحی دلبر گیسو بلندی 222شمارهٔ ۳۸۴: چه بد کردم که مهر از من بریدی 223شمارهٔ ۳۸۵: در اول مستم از پیمانه کردی 224شمارهٔ ۳۸۶: به بالا بنگری مهتاب بینی 225شمارهٔ ۳۸۷: صنم سرخیل ترسازادگانی 226شمارهٔ ۳۸۸: نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟227شمارهٔ ۳۸۹: به گیتی هر چه کردم جستجویی 228شمارهٔ ۳۹۰: اگر ماهی به زیر ابر تا کی؟229شمارهٔ ۳۹۱: خدایا زلف و گردن آفریدی 230شمارهٔ ۳۹۲: دو چشمان تو دارد میل یاری 231شمارهٔ ۳۹۳: نه از من سر بزد دلبر خطایی 232شمارهٔ ۳۹۴: بیا کز حد گذشت ایام دوری 233شمارهٔ ۳۹۵: ز پیشم رفتی ای عهد جوانی 234شمارهٔ ۳۹۶: خداوندا تو رحمان و رحیمی 235شمارهٔ ۳۹۷: ذلیل و زار و بیمارم نمودی 236شمارهٔ ۳۹۸: سیه زلفان به رخ ماوا نمودی 237شمارهٔ ۳۹۹: بتا! گر زنده بودی فتنه بودی 238شمارهٔ ۴۰۰: به دل بردن تو جانا! خوش دلیری 239شمارهٔ ۴۰۱: دو چشمان گفت ابرو فتنه جویی 240شمارهٔ ۴۰۲: پس از مرگم نخواهم های هایی 241شمارهٔ ۴۰۳: بیا تا گویمت شرح جدایی 242شمارهٔ ۴۰۴: مرا جان بر لب آمد از جدایی 243شمارهٔ ۴۰۵: دلا! امشب نه بر جای خودستی 244شمارهٔ ۴۰۶: ز دستم رفتی ای حور بهشتی 245شمارهٔ ۴۰۷: الا ای آسمان از من چه دیدی؟246شمارهٔ ۴۰۸: چنان زارم که از فرط نزاری 247شمارهٔ ۴۰۹: شب مهتاب و حوت و برج ماهی 248شمارهٔ ۴۱۰: خداوندا تو یاری کن تو یاری 249شمارهٔ ۴۱۱: ندانم آفتابی یا که ماهی 250شمارهٔ ۴۱۲: نکردم در وفاداری قصوری 251شمارهٔ ۴۱۳: نه خسرو خواهم و نه خسروانی 252شمارهٔ ۴۱۴: پس از پیری و ضعف و ناتوانی 253شمارهٔ ۴۱۵: به ظاهر گر زچشمانم جدایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ