به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فایز دشتی

فایز دشتیبخش نخست دوبیتی هاشمارهٔ ۲۰۳: خدایم گر کند فردای محشر

1040عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

خدایم گر کند فردای محشر

مخیر از بهشت و وصل دلبر

بر آرد بانگ مشتاقانه فایز

که ما را وصل یار از هر چه بهتر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۰۲: گرفتم آن که اقبالم شود یار 2شمارهٔ ۲۰۳: خدایم گر کند فردای محشر 3شمارهٔ ۲۰۴: ز تاثیر هوا خوی بر رخ یار 4شمارهٔ ۲۰۵: فراق روی تو ای لاله رخسار 5شمارهٔ ۲۰۶: سحرگاهان ز غم با باد شبگیر 6شمارهٔ ۲۰۷: لبت کوثر، قدت طوبی، رخت حور 7شمارهٔ ۲۰۸: دو گیسوی تو جانا لیله القدر 8شمارهٔ ۲۰۹: گهی که یادم آمد صحبت یار 9شمارهٔ ۲۱۰: به گردن هشته ای زلف چو زنجیر 10شمارهٔ ۲۱۱: بت نامهربان، یار ستمگر 11شمارهٔ ۲۱۲: مسلسل حلقه حلقه روی دلبر 12شمارهٔ ۲۱۳: به دل گفتم مرو در کوی دلبر 13شمارهٔ ۲۱۴: قدت طوبا، لبت کوثر، رخت حور 14شمارهٔ ۲۱۵: معنبر گیسوی مشکین دلبر 15شمارهٔ ۲۱۶: اگر خواهی جهان سازی مسخر 16شمارهٔ ۲۱۷: سحر چون ماه سر بر زد زخاور 17شمارهٔ ۲۱۸: زحسن رویت ای نادیده مهجور 18شمارهٔ ۲۱۹: دو نرگس مست و بی باک و ستمگر 19شمارهٔ ۲۲۰: شب دیجور و من مهجور وره دور 20شمارهٔ ۲۲۱: به هر جا بگذرد آن ماه رخسار 21شمارهٔ ۲۲۲: من از عهد جوانی تا شدم پیر 22شمارهٔ ۲۲۳: دل من در خم زلفت گره گیر 23شمارهٔ ۲۲۴: دل و شوق و خیال و میل هر چار 24شمارهٔ ۲۲۵: عجب دارم از این ابریشمین تار 25شمارهٔ ۲۲۶: غم دنیا خورم یا حسرت یار 26شمارهٔ ۲۲۷: تو را دل می دمد کاین سنبل تر 27شمارهٔ ۲۲۸: که والشمس الضحی روی تو ای یار 28شمارهٔ ۲۲۹: نگفتم جا مده بر چهره عنبر 29شمارهٔ ۲۳۰: شب ابر است و باران گهر بار 30شمارهٔ ۲۳۱: معاذالله دهم زآن زلف، یک تار 31شمارهٔ ۲۳۲: خودم این جا دلم در پیش دلبر 32شمارهٔ ۲۳۳: سحرگه از نوای مرغ گلزار 33شمارهٔ ۲۳۴: مکش سرمه به چشم ناز پرور 34شمارهٔ ۲۳۵: بتا! بیژن صفت در چه گرفتار 35شمارهٔ ۲۳۶: دلم در حلقه زلفش گره گیر 36شمارهٔ ۲۳۷: دو زلفانت فتاده چون سر مار 37شمارهٔ ۲۳۸: ذلیل و خوار و زارم کردی آخر 38شمارهٔ ۲۳۹: بدی زلف سیاهت لیله القدر 39شمارهٔ ۲۴۰: منه بر رخ دو گیسوی معنبر 40شمارهٔ ۲۴۱: شود فردا که منشیان تقدیر 41شمارهٔ ۲۴۲: صنم صورت منور کردی امروز 42شمارهٔ ۲۴۳: جهان را عنبر افشان کرده ای باز 43شمارهٔ ۲۴۴: به ایما گفت چشمش با من این راز 44شمارهٔ ۲۴۵: به گردن هشته این زلف دلاویز 45شمارهٔ ۲۴۶: دخیلا شانه بر زلفت میاویز 46شمارهٔ ۲۴۷: به تیر ناوک مژگان دل دوز 47شمارهٔ ۲۴۸: پی تعظیم قدر دلبر امروز 48شمارهٔ ۲۴۹: نگفتم دل از آن گیسو بپرهیز؟49شمارهٔ ۲۵۰: دلا دلدارت آمد با خبر باش 50شمارهٔ ۲۵۱: گهی در خواب بینم قد و بالاش 51شمارهٔ ۲۵۲: سحر از شوق جانان مست و مدهوش 52شمارهٔ ۲۵۳: سحر! امشب دمی بر جای خود باش 53شمارهٔ ۲۵۴: دلا خون شو مکن افشای رازش 54شمارهٔ ۲۵۵: مسلسل حلقه حلقه زلف خوشبوش 55شمارهٔ ۲۵۶: فغان از امشب و یاد از شب دوش 56شمارهٔ ۲۵۷: شب عید است و هر کس با عزیزش 57شمارهٔ ۲۵۸: شدم غافل اسیر چشم مستش 58شمارهٔ ۲۵۹: نه از دل می رود بیرون خیالش 59شمارهٔ ۲۶۰: در آمد یار از رخ نور ساطع 60شمارهٔ ۲۶۱: زهجرت سینه و دامن کنم چاک 61شمارهٔ ۲۶۲: زره پوشیده ای با من کنی جنگ 62شمارهٔ ۲۶۳: زاسب افتادم و شد کار مشکل 63شمارهٔ ۲۶۴: تو که ملای قرآن خوانی ای دل 64شمارهٔ ۲۶۵: مرا تن زورق است و ناخدا دل 65شمارهٔ ۲۶۶: زما آن چشم و ابرو می برد دل 66شمارهٔ ۲۶۷: خوشا روزی که گل بودی و بلبل 67شمارهٔ ۲۶۸: غراب عشق اندر بندر دل 68شمارهٔ ۲۶۹: سحرها در چمن با خواهش گل 69شمارهٔ ۲۷۰: عبث دادم به یار بی وفا دل 70شمارهٔ ۲۷۱: قدت گل، قامتت گل، کفش پا گل 71شمارهٔ ۲۷۲: اگر کاغذ نباشد پرده دل 72شمارهٔ ۲۷۳: به جز فکر وصال دلبر ای دل!73شمارهٔ ۲۷۴: سحر با باغبانی گفت بلبل 74شمارهٔ ۲۷۵: بت گلروی سنبل موی خوشگل 75شمارهٔ ۲۷۶: همه مه صورتان در برج محمل 76شمارهٔ ۲۷۷: بلا شد حسن مه رویان خوشگل 77شمارهٔ ۲۷۸: مرا جان بر لب آمد از غم دل 78شمارهٔ ۲۷۹: بنال ای بلبل شوریده احوال 79شمارهٔ ۲۸۰: قمر طلعت پری پیکر نگارم 80شمارهٔ ۲۸۱: پس از قرنی به ارمن شد گذارم 81شمارهٔ ۲۸۲: سحرگه برگ گل تر شد زشبنم 82شمارهٔ ۲۸۳: سراغ جان جانان از که پرسم 83شمارهٔ ۲۸۴: پری پیکر بت عیسا پرستم 84شمارهٔ ۲۸۵: ندانم از چه رو آشفته حالم 85شمارهٔ ۲۸۶: دگر شب شد که مشتاق حضورم 86شمارهٔ ۲۸۷: در این دنیا بسی اندوهناکم 87شمارهٔ ۲۸۸: بهشتی ای صنم دادی نشانم 88شمارهٔ ۲۸۹: نه افلاطون کند فکری به حالم 89شمارهٔ ۲۹۰: جوانی! رفتی و نایی به سویم 90شمارهٔ ۲۹۱: سه مه پیکر برون آمد به یک دم 91شمارهٔ ۲۹۲: بت لیلی و شم خورشید عالم 92شمارهٔ ۲۹۳: به شب نالم شب شبگیر نالم 93شمارهٔ ۲۹۴: چو آید فکر یار اندر ضمیرم 94شمارهٔ ۲۹۵: به راه دوست دست از جان کشیدم 95شمارهٔ ۲۹۶: بتا از دوریت حالی ندارم 96شمارهٔ ۲۹۷: خداوندا تو کردی لامکانم 97شمارهٔ ۲۹۸: مسلمانان گرفتار دلستم 98شمارهٔ ۲۹۹: خداوندا که در نزع روانم 99شمارهٔ ۳۰۰: مگر یار آمده بر پشت بامم 100شمارهٔ ۳۰۱: فراق لاله رویان ساخت کارم 101شمارهٔ ۳۰۲: چرا از دلبر حورا سرشتم 102شمارهٔ ۳۰۳: ندانم خواب یا بیدار بودم 103شمارهٔ ۳۰۴: نشد ز آمد شد نظاره مفهوم 104شمارهٔ ۳۰۵: فغان کز کوی جانان دور ماندم 105شمارهٔ ۳۰۶: ندانم در چه حالم در کجایم 106شمارهٔ ۳۰۷: بتا کی دست در پستانت آرم 107شمارهٔ ۳۰۸: اگر جانان به هنگام تکلم 108شمارهٔ ۳۰۹: گهی که سرنهادم تا بخوابم 109شمارهٔ ۳۱۰: نه من امروز پابند تو هستم 110شمارهٔ ۳۱۱: به هنگام تبسم های جانان 111شمارهٔ ۳۱۲: رخ و زلف و لب و دندان جانان 112شمارهٔ ۳۱۳: اگر هنگام مردن دلبر من 113شمارهٔ ۳۱۴: خم ابروست یا شمشیر بهمن 114شمارهٔ ۳۱۵: ز کشت و پیچ این شلوار رنگین 115شمارهٔ ۳۱۶: خوش از جور و جفای مه جبینان 116شمارهٔ ۳۱۷: از این ره می روی رویت به من کن 117شمارهٔ ۳۱۸: لا نتوان به زلفش آرمیدن 118شمارهٔ ۳۱۹: خیالت آورد بر من شبیخون 119شمارهٔ ۳۲۰: دلم از هجر تو شد دجله خون 120شمارهٔ ۳۲۱: سر راهم دو تا شد وای بر من 121شمارهٔ ۳۲۲: شده خاموش شمع محفل من 122شمارهٔ ۳۲۳: اجل دانی کی آیی بر سر من؟123شمارهٔ ۳۲۴: خیال کشتن من داشت جانان 124شمارهٔ ۳۲۵: مرو ای جان شیرین از بر من 125شمارهٔ ۳۲۶: لبت شکر شکن مژگان صف اشکن 126شمارهٔ ۳۲۷: مکحل چشم مست کافرش بین 127شمارهٔ ۳۲۸: بلندی سیر عالم می کنم من 128شمارهٔ ۳۲۹: سحر از بس که نالیدم ز هجران 129شمارهٔ ۳۳۰: نه هر چشمی ز جسمی می برد جان 130شمارهٔ ۳۳۱: مرا یک دل بود مطلب هزاران 131شمارهٔ ۳۳۲: به سیر باغ رفتم باختم من 132شمارهٔ ۳۳۳: تو بر من بگذری چون برق رخشان 133شمارهٔ ۳۳۴: پس از ببریدن و پیوند جانان 134شمارهٔ ۳۳۵: مه بالا نشین پایین نظر کن 135شمارهٔ ۳۳۶: دلم ایکاش بیرون می شد از تن 136شمارهٔ ۳۳۷: مکش شانه به این زلفان پرچین 137شمارهٔ ۳۳۸: دگر طعن رقیب و جور دشمن 138شمارهٔ ۳۳۹: جفا از تو بتا! خون خوردن از من 139شمارهٔ ۳۴۰: به گردن زلف یا زنجیرش است این 140شمارهٔ ۳۴۱: رخ و زلف و لب و دندان جانان 141شمارهٔ ۳۴۲: بیا جانا دمی ترک جفا کن 142شمارهٔ ۳۴۳: سحر دلبر چو آمد بر سر من 143شمارهٔ ۳۴۴: پس از مرگم بگو با گلعذاران 144شمارهٔ ۳۴۵: که گفته چشم شهلا سرمه سا کن؟145شمارهٔ ۳۴۶: مده یادم ز روز وصل جانان 146شمارهٔ ۳۴۷: بهای این لب و دندان جانان 147شمارهٔ ۳۴۸: شدم رسوای عالم بهر جانان 148شمارهٔ ۳۴۹: به دل تخم تمنا کاشتم من 149شمارهٔ ۳۵۰: دلا دیدی جدایی زیستی تو 150شمارهٔ ۳۵۱: مسلسل زلف عنبرسا مکن تو 151شمارهٔ ۳۵۲: دل از من چشم شهلا دلبر از تو 152شمارهٔ ۳۵۳: نگفتم جا مده بر چهره گیسو 153شمارهٔ ۳۵۴: دلا تا چند در آزارام از تو 154شمارهٔ ۳۵۵: دو گیسو را به دوش انداختی تو 155شمارهٔ ۳۵۶: نسیم! امشب عجب دفع غمی تو 156شمارهٔ ۳۵۷: خوش الحان مرغکی وقت سحرگاه 157شمارهٔ ۳۵۸: به زیر زلف برق گوشواره 158شمارهٔ ۳۵۹: دلم از بس که دنبال تو گشته 159شمارهٔ ۳۶۰: به مژگان خاک روبم زین گذرگاه 160شمارهٔ ۳۶۱: مرو دنبال آهوی رمیده 161شمارهٔ ۳۶۲: بر ابر ماه تابانم نشسته 162شمارهٔ ۳۶۳: به هر محفل که آن دلبر نشسته 163شمارهٔ ۳۶۴: بتا عشقت مرا واله نموده 164شمارهٔ ۳۶۵: مکحل چشم شورانگیز کرده 165شمارهٔ ۳۶۶: که گفتت زلف بر رخ جابه جا نه 166شمارهٔ ۳۶۷: کسی که آن پری رخسار دیده 167شمارهٔ ۳۶۸: به عارض طره سنبل فکنده 168شمارهٔ ۳۶۹: غمت در دل چنان ماوا گرفته 169شمارهٔ ۳۷۰: به زلفت مرغ دل ماوا گرفته 170شمارهٔ ۳۷۱: سر و روی تو تا غبغب رسیده 171شمارهٔ ۳۷۲: غم و غصه تن و جانم گرفته 172شمارهٔ ۳۷۳: پری رویان به ما کردند نظاره 173شمارهٔ ۳۷۴: نسیم! آهسته آهسته سحرگاه 174شمارهٔ ۳۷۵: نمی بینم ز مردم آشنایی 175شمارهٔ ۳۷۶: بتا در گوش، گوش آویز داری 176شمارهٔ ۳۷۷: ندانم ای غزالم از چه دشتی؟177شمارهٔ ۳۷۸: به قامت مظهر سرو رسایی 178شمارهٔ ۳۷۹: خروس امشب بداده هرزه خوانی 179شمارهٔ ۳۸۰: تو آتش رخ دلم پروانه کردی 180شمارهٔ ۳۸۱: بیا جانا که مردم از جدایی 181شمارهٔ ۳۸۲: خداوندا گل ناز آفریدی 182شمارهٔ ۳۸۳: صباحی دلبر گیسو بلندی 183شمارهٔ ۳۸۴: چه بد کردم که مهر از من بریدی 184شمارهٔ ۳۸۵: در اول مستم از پیمانه کردی 185شمارهٔ ۳۸۶: به بالا بنگری مهتاب بینی 186شمارهٔ ۳۸۷: صنم سرخیل ترسازادگانی 187شمارهٔ ۳۸۸: نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟188شمارهٔ ۳۸۹: به گیتی هر چه کردم جستجویی 189شمارهٔ ۳۹۰: اگر ماهی به زیر ابر تا کی؟190شمارهٔ ۳۹۱: خدایا زلف و گردن آفریدی 191شمارهٔ ۳۹۲: دو چشمان تو دارد میل یاری 192شمارهٔ ۳۹۳: نه از من سر بزد دلبر خطایی 193شمارهٔ ۳۹۴: بیا کز حد گذشت ایام دوری 194شمارهٔ ۳۹۵: ز پیشم رفتی ای عهد جوانی 195شمارهٔ ۳۹۶: خداوندا تو رحمان و رحیمی 196شمارهٔ ۳۹۷: ذلیل و زار و بیمارم نمودی 197شمارهٔ ۳۹۸: سیه زلفان به رخ ماوا نمودی 198شمارهٔ ۳۹۹: بتا! گر زنده بودی فتنه بودی 199شمارهٔ ۴۰۰: به دل بردن تو جانا! خوش دلیری 200شمارهٔ ۴۰۱: دو چشمان گفت ابرو فتنه جویی 201شمارهٔ ۴۰۲: پس از مرگم نخواهم های هایی 202شمارهٔ ۴۰۳: بیا تا گویمت شرح جدایی 203شمارهٔ ۴۰۴: مرا جان بر لب آمد از جدایی 204شمارهٔ ۴۰۵: دلا! امشب نه بر جای خودستی 205شمارهٔ ۴۰۶: ز دستم رفتی ای حور بهشتی 206شمارهٔ ۴۰۷: الا ای آسمان از من چه دیدی؟207شمارهٔ ۴۰۸: چنان زارم که از فرط نزاری 208شمارهٔ ۴۰۹: شب مهتاب و حوت و برج ماهی 209شمارهٔ ۴۱۰: خداوندا تو یاری کن تو یاری 210شمارهٔ ۴۱۱: ندانم آفتابی یا که ماهی 211شمارهٔ ۴۱۲: نکردم در وفاداری قصوری 212شمارهٔ ۴۱۳: نه خسرو خواهم و نه خسروانی 213شمارهٔ ۴۱۴: پس از پیری و ضعف و ناتوانی 214شمارهٔ ۴۱۵: به ظاهر گر زچشمانم جدایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ