به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فایز دشتی

فایز دشتیبخش نخست دوبیتی هاشمارهٔ ۲۵۲: سحر از شوق جانان مست و مدهوش

570عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سحر از شوق جانان مست و مدهوش

رسانیدم همی دستم به گیسوش

ز بوی عطر زلف یار فایز

دو دستم تا قیامت می دهد بوش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۵۱: گهی در خواب بینم قد و بالاش 2شمارهٔ ۲۵۲: سحر از شوق جانان مست و مدهوش 3شمارهٔ ۲۵۳: سحر! امشب دمی بر جای خود باش 4شمارهٔ ۲۵۴: دلا خون شو مکن افشای رازش 5شمارهٔ ۲۵۵: مسلسل حلقه حلقه زلف خوشبوش 6شمارهٔ ۲۵۶: فغان از امشب و یاد از شب دوش 7شمارهٔ ۲۵۷: شب عید است و هر کس با عزیزش 8شمارهٔ ۲۵۸: شدم غافل اسیر چشم مستش 9شمارهٔ ۲۵۹: نه از دل می رود بیرون خیالش 10شمارهٔ ۲۶۰: در آمد یار از رخ نور ساطع 11شمارهٔ ۲۶۱: زهجرت سینه و دامن کنم چاک 12شمارهٔ ۲۶۲: زره پوشیده ای با من کنی جنگ 13شمارهٔ ۲۶۳: زاسب افتادم و شد کار مشکل 14شمارهٔ ۲۶۴: تو که ملای قرآن خوانی ای دل 15شمارهٔ ۲۶۵: مرا تن زورق است و ناخدا دل 16شمارهٔ ۲۶۶: زما آن چشم و ابرو می برد دل 17شمارهٔ ۲۶۷: خوشا روزی که گل بودی و بلبل 18شمارهٔ ۲۶۸: غراب عشق اندر بندر دل 19شمارهٔ ۲۶۹: سحرها در چمن با خواهش گل 20شمارهٔ ۲۷۰: عبث دادم به یار بی وفا دل 21شمارهٔ ۲۷۱: قدت گل، قامتت گل، کفش پا گل 22شمارهٔ ۲۷۲: اگر کاغذ نباشد پرده دل 23شمارهٔ ۲۷۳: به جز فکر وصال دلبر ای دل!24شمارهٔ ۲۷۴: سحر با باغبانی گفت بلبل 25شمارهٔ ۲۷۵: بت گلروی سنبل موی خوشگل 26شمارهٔ ۲۷۶: همه مه صورتان در برج محمل 27شمارهٔ ۲۷۷: بلا شد حسن مه رویان خوشگل 28شمارهٔ ۲۷۸: مرا جان بر لب آمد از غم دل 29شمارهٔ ۲۷۹: بنال ای بلبل شوریده احوال 30شمارهٔ ۲۸۰: قمر طلعت پری پیکر نگارم 31شمارهٔ ۲۸۱: پس از قرنی به ارمن شد گذارم 32شمارهٔ ۲۸۲: سحرگه برگ گل تر شد زشبنم 33شمارهٔ ۲۸۳: سراغ جان جانان از که پرسم 34شمارهٔ ۲۸۴: پری پیکر بت عیسا پرستم 35شمارهٔ ۲۸۵: ندانم از چه رو آشفته حالم 36شمارهٔ ۲۸۶: دگر شب شد که مشتاق حضورم 37شمارهٔ ۲۸۷: در این دنیا بسی اندوهناکم 38شمارهٔ ۲۸۸: بهشتی ای صنم دادی نشانم 39شمارهٔ ۲۸۹: نه افلاطون کند فکری به حالم 40شمارهٔ ۲۹۰: جوانی! رفتی و نایی به سویم 41شمارهٔ ۲۹۱: سه مه پیکر برون آمد به یک دم 42شمارهٔ ۲۹۲: بت لیلی و شم خورشید عالم 43شمارهٔ ۲۹۳: به شب نالم شب شبگیر نالم 44شمارهٔ ۲۹۴: چو آید فکر یار اندر ضمیرم 45شمارهٔ ۲۹۵: به راه دوست دست از جان کشیدم 46شمارهٔ ۲۹۶: بتا از دوریت حالی ندارم 47شمارهٔ ۲۹۷: خداوندا تو کردی لامکانم 48شمارهٔ ۲۹۸: مسلمانان گرفتار دلستم 49شمارهٔ ۲۹۹: خداوندا که در نزع روانم 50شمارهٔ ۳۰۰: مگر یار آمده بر پشت بامم 51شمارهٔ ۳۰۱: فراق لاله رویان ساخت کارم 52شمارهٔ ۳۰۲: چرا از دلبر حورا سرشتم 53شمارهٔ ۳۰۳: ندانم خواب یا بیدار بودم 54شمارهٔ ۳۰۴: نشد ز آمد شد نظاره مفهوم 55شمارهٔ ۳۰۵: فغان کز کوی جانان دور ماندم 56شمارهٔ ۳۰۶: ندانم در چه حالم در کجایم 57شمارهٔ ۳۰۷: بتا کی دست در پستانت آرم 58شمارهٔ ۳۰۸: اگر جانان به هنگام تکلم 59شمارهٔ ۳۰۹: گهی که سرنهادم تا بخوابم 60شمارهٔ ۳۱۰: نه من امروز پابند تو هستم 61شمارهٔ ۳۱۱: به هنگام تبسم های جانان 62شمارهٔ ۳۱۲: رخ و زلف و لب و دندان جانان 63شمارهٔ ۳۱۳: اگر هنگام مردن دلبر من 64شمارهٔ ۳۱۴: خم ابروست یا شمشیر بهمن 65شمارهٔ ۳۱۵: ز کشت و پیچ این شلوار رنگین 66شمارهٔ ۳۱۶: خوش از جور و جفای مه جبینان 67شمارهٔ ۳۱۷: از این ره می روی رویت به من کن 68شمارهٔ ۳۱۸: لا نتوان به زلفش آرمیدن 69شمارهٔ ۳۱۹: خیالت آورد بر من شبیخون 70شمارهٔ ۳۲۰: دلم از هجر تو شد دجله خون 71شمارهٔ ۳۲۱: سر راهم دو تا شد وای بر من 72شمارهٔ ۳۲۲: شده خاموش شمع محفل من 73شمارهٔ ۳۲۳: اجل دانی کی آیی بر سر من؟74شمارهٔ ۳۲۴: خیال کشتن من داشت جانان 75شمارهٔ ۳۲۵: مرو ای جان شیرین از بر من 76شمارهٔ ۳۲۶: لبت شکر شکن مژگان صف اشکن 77شمارهٔ ۳۲۷: مکحل چشم مست کافرش بین 78شمارهٔ ۳۲۸: بلندی سیر عالم می کنم من 79شمارهٔ ۳۲۹: سحر از بس که نالیدم ز هجران 80شمارهٔ ۳۳۰: نه هر چشمی ز جسمی می برد جان 81شمارهٔ ۳۳۱: مرا یک دل بود مطلب هزاران 82شمارهٔ ۳۳۲: به سیر باغ رفتم باختم من 83شمارهٔ ۳۳۳: تو بر من بگذری چون برق رخشان 84شمارهٔ ۳۳۴: پس از ببریدن و پیوند جانان 85شمارهٔ ۳۳۵: مه بالا نشین پایین نظر کن 86شمارهٔ ۳۳۶: دلم ایکاش بیرون می شد از تن 87شمارهٔ ۳۳۷: مکش شانه به این زلفان پرچین 88شمارهٔ ۳۳۸: دگر طعن رقیب و جور دشمن 89شمارهٔ ۳۳۹: جفا از تو بتا! خون خوردن از من 90شمارهٔ ۳۴۰: به گردن زلف یا زنجیرش است این 91شمارهٔ ۳۴۱: رخ و زلف و لب و دندان جانان 92شمارهٔ ۳۴۲: بیا جانا دمی ترک جفا کن 93شمارهٔ ۳۴۳: سحر دلبر چو آمد بر سر من 94شمارهٔ ۳۴۴: پس از مرگم بگو با گلعذاران 95شمارهٔ ۳۴۵: که گفته چشم شهلا سرمه سا کن؟96شمارهٔ ۳۴۶: مده یادم ز روز وصل جانان 97شمارهٔ ۳۴۷: بهای این لب و دندان جانان 98شمارهٔ ۳۴۸: شدم رسوای عالم بهر جانان 99شمارهٔ ۳۴۹: به دل تخم تمنا کاشتم من 100شمارهٔ ۳۵۰: دلا دیدی جدایی زیستی تو 101شمارهٔ ۳۵۱: مسلسل زلف عنبرسا مکن تو 102شمارهٔ ۳۵۲: دل از من چشم شهلا دلبر از تو 103شمارهٔ ۳۵۳: نگفتم جا مده بر چهره گیسو 104شمارهٔ ۳۵۴: دلا تا چند در آزارام از تو 105شمارهٔ ۳۵۵: دو گیسو را به دوش انداختی تو 106شمارهٔ ۳۵۶: نسیم! امشب عجب دفع غمی تو 107شمارهٔ ۳۵۷: خوش الحان مرغکی وقت سحرگاه 108شمارهٔ ۳۵۸: به زیر زلف برق گوشواره 109شمارهٔ ۳۵۹: دلم از بس که دنبال تو گشته 110شمارهٔ ۳۶۰: به مژگان خاک روبم زین گذرگاه 111شمارهٔ ۳۶۱: مرو دنبال آهوی رمیده 112شمارهٔ ۳۶۲: بر ابر ماه تابانم نشسته 113شمارهٔ ۳۶۳: به هر محفل که آن دلبر نشسته 114شمارهٔ ۳۶۴: بتا عشقت مرا واله نموده 115شمارهٔ ۳۶۵: مکحل چشم شورانگیز کرده 116شمارهٔ ۳۶۶: که گفتت زلف بر رخ جابه جا نه 117شمارهٔ ۳۶۷: کسی که آن پری رخسار دیده 118شمارهٔ ۳۶۸: به عارض طره سنبل فکنده 119شمارهٔ ۳۶۹: غمت در دل چنان ماوا گرفته 120شمارهٔ ۳۷۰: به زلفت مرغ دل ماوا گرفته 121شمارهٔ ۳۷۱: سر و روی تو تا غبغب رسیده 122شمارهٔ ۳۷۲: غم و غصه تن و جانم گرفته 123شمارهٔ ۳۷۳: پری رویان به ما کردند نظاره 124شمارهٔ ۳۷۴: نسیم! آهسته آهسته سحرگاه 125شمارهٔ ۳۷۵: نمی بینم ز مردم آشنایی 126شمارهٔ ۳۷۶: بتا در گوش، گوش آویز داری 127شمارهٔ ۳۷۷: ندانم ای غزالم از چه دشتی؟128شمارهٔ ۳۷۸: به قامت مظهر سرو رسایی 129شمارهٔ ۳۷۹: خروس امشب بداده هرزه خوانی 130شمارهٔ ۳۸۰: تو آتش رخ دلم پروانه کردی 131شمارهٔ ۳۸۱: بیا جانا که مردم از جدایی 132شمارهٔ ۳۸۲: خداوندا گل ناز آفریدی 133شمارهٔ ۳۸۳: صباحی دلبر گیسو بلندی 134شمارهٔ ۳۸۴: چه بد کردم که مهر از من بریدی 135شمارهٔ ۳۸۵: در اول مستم از پیمانه کردی 136شمارهٔ ۳۸۶: به بالا بنگری مهتاب بینی 137شمارهٔ ۳۸۷: صنم سرخیل ترسازادگانی 138شمارهٔ ۳۸۸: نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟139شمارهٔ ۳۸۹: به گیتی هر چه کردم جستجویی 140شمارهٔ ۳۹۰: اگر ماهی به زیر ابر تا کی؟141شمارهٔ ۳۹۱: خدایا زلف و گردن آفریدی 142شمارهٔ ۳۹۲: دو چشمان تو دارد میل یاری 143شمارهٔ ۳۹۳: نه از من سر بزد دلبر خطایی 144شمارهٔ ۳۹۴: بیا کز حد گذشت ایام دوری 145شمارهٔ ۳۹۵: ز پیشم رفتی ای عهد جوانی 146شمارهٔ ۳۹۶: خداوندا تو رحمان و رحیمی 147شمارهٔ ۳۹۷: ذلیل و زار و بیمارم نمودی 148شمارهٔ ۳۹۸: سیه زلفان به رخ ماوا نمودی 149شمارهٔ ۳۹۹: بتا! گر زنده بودی فتنه بودی 150شمارهٔ ۴۰۰: به دل بردن تو جانا! خوش دلیری 151شمارهٔ ۴۰۱: دو چشمان گفت ابرو فتنه جویی 152شمارهٔ ۴۰۲: پس از مرگم نخواهم های هایی 153شمارهٔ ۴۰۳: بیا تا گویمت شرح جدایی 154شمارهٔ ۴۰۴: مرا جان بر لب آمد از جدایی 155شمارهٔ ۴۰۵: دلا! امشب نه بر جای خودستی 156شمارهٔ ۴۰۶: ز دستم رفتی ای حور بهشتی 157شمارهٔ ۴۰۷: الا ای آسمان از من چه دیدی؟158شمارهٔ ۴۰۸: چنان زارم که از فرط نزاری 159شمارهٔ ۴۰۹: شب مهتاب و حوت و برج ماهی 160شمارهٔ ۴۱۰: خداوندا تو یاری کن تو یاری 161شمارهٔ ۴۱۱: ندانم آفتابی یا که ماهی 162شمارهٔ ۴۱۲: نکردم در وفاداری قصوری 163شمارهٔ ۴۱۳: نه خسرو خواهم و نه خسروانی 164شمارهٔ ۴۱۴: پس از پیری و ضعف و ناتوانی 165شمارهٔ ۴۱۵: به ظاهر گر زچشمانم جدایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ