به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فایز دشتی

فایز دشتیبخش نخست دوبیتی هاشمارهٔ ۲۴۴: به ایما گفت چشمش با من این راز

900عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

به ایما گفت چشمش با من این راز

که هستم در نهانی با تو دمساز

ولی فایز از این گیسو حذر کن

که همندویش رسن باز است و غماز

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۲۴۳: جهان را عنبر افشان کرده ای باز 2شمارهٔ ۲۴۴: به ایما گفت چشمش با من این راز 3شمارهٔ ۲۴۵: به گردن هشته این زلف دلاویز 4شمارهٔ ۲۴۶: دخیلا شانه بر زلفت میاویز 5شمارهٔ ۲۴۷: به تیر ناوک مژگان دل دوز 6شمارهٔ ۲۴۸: پی تعظیم قدر دلبر امروز 7شمارهٔ ۲۴۹: نگفتم دل از آن گیسو بپرهیز؟8شمارهٔ ۲۵۰: دلا دلدارت آمد با خبر باش 9شمارهٔ ۲۵۱: گهی در خواب بینم قد و بالاش 10شمارهٔ ۲۵۲: سحر از شوق جانان مست و مدهوش 11شمارهٔ ۲۵۳: سحر! امشب دمی بر جای خود باش 12شمارهٔ ۲۵۴: دلا خون شو مکن افشای رازش 13شمارهٔ ۲۵۵: مسلسل حلقه حلقه زلف خوشبوش 14شمارهٔ ۲۵۶: فغان از امشب و یاد از شب دوش 15شمارهٔ ۲۵۷: شب عید است و هر کس با عزیزش 16شمارهٔ ۲۵۸: شدم غافل اسیر چشم مستش 17شمارهٔ ۲۵۹: نه از دل می رود بیرون خیالش 18شمارهٔ ۲۶۰: در آمد یار از رخ نور ساطع 19شمارهٔ ۲۶۱: زهجرت سینه و دامن کنم چاک 20شمارهٔ ۲۶۲: زره پوشیده ای با من کنی جنگ 21شمارهٔ ۲۶۳: زاسب افتادم و شد کار مشکل 22شمارهٔ ۲۶۴: تو که ملای قرآن خوانی ای دل 23شمارهٔ ۲۶۵: مرا تن زورق است و ناخدا دل 24شمارهٔ ۲۶۶: زما آن چشم و ابرو می برد دل 25شمارهٔ ۲۶۷: خوشا روزی که گل بودی و بلبل 26شمارهٔ ۲۶۸: غراب عشق اندر بندر دل 27شمارهٔ ۲۶۹: سحرها در چمن با خواهش گل 28شمارهٔ ۲۷۰: عبث دادم به یار بی وفا دل 29شمارهٔ ۲۷۱: قدت گل، قامتت گل، کفش پا گل 30شمارهٔ ۲۷۲: اگر کاغذ نباشد پرده دل 31شمارهٔ ۲۷۳: به جز فکر وصال دلبر ای دل!32شمارهٔ ۲۷۴: سحر با باغبانی گفت بلبل 33شمارهٔ ۲۷۵: بت گلروی سنبل موی خوشگل 34شمارهٔ ۲۷۶: همه مه صورتان در برج محمل 35شمارهٔ ۲۷۷: بلا شد حسن مه رویان خوشگل 36شمارهٔ ۲۷۸: مرا جان بر لب آمد از غم دل 37شمارهٔ ۲۷۹: بنال ای بلبل شوریده احوال 38شمارهٔ ۲۸۰: قمر طلعت پری پیکر نگارم 39شمارهٔ ۲۸۱: پس از قرنی به ارمن شد گذارم 40شمارهٔ ۲۸۲: سحرگه برگ گل تر شد زشبنم 41شمارهٔ ۲۸۳: سراغ جان جانان از که پرسم 42شمارهٔ ۲۸۴: پری پیکر بت عیسا پرستم 43شمارهٔ ۲۸۵: ندانم از چه رو آشفته حالم 44شمارهٔ ۲۸۶: دگر شب شد که مشتاق حضورم 45شمارهٔ ۲۸۷: در این دنیا بسی اندوهناکم 46شمارهٔ ۲۸۸: بهشتی ای صنم دادی نشانم 47شمارهٔ ۲۸۹: نه افلاطون کند فکری به حالم 48شمارهٔ ۲۹۰: جوانی! رفتی و نایی به سویم 49شمارهٔ ۲۹۱: سه مه پیکر برون آمد به یک دم 50شمارهٔ ۲۹۲: بت لیلی و شم خورشید عالم 51شمارهٔ ۲۹۳: به شب نالم شب شبگیر نالم 52شمارهٔ ۲۹۴: چو آید فکر یار اندر ضمیرم 53شمارهٔ ۲۹۵: به راه دوست دست از جان کشیدم 54شمارهٔ ۲۹۶: بتا از دوریت حالی ندارم 55شمارهٔ ۲۹۷: خداوندا تو کردی لامکانم 56شمارهٔ ۲۹۸: مسلمانان گرفتار دلستم 57شمارهٔ ۲۹۹: خداوندا که در نزع روانم 58شمارهٔ ۳۰۰: مگر یار آمده بر پشت بامم 59شمارهٔ ۳۰۱: فراق لاله رویان ساخت کارم 60شمارهٔ ۳۰۲: چرا از دلبر حورا سرشتم 61شمارهٔ ۳۰۳: ندانم خواب یا بیدار بودم 62شمارهٔ ۳۰۴: نشد ز آمد شد نظاره مفهوم 63شمارهٔ ۳۰۵: فغان کز کوی جانان دور ماندم 64شمارهٔ ۳۰۶: ندانم در چه حالم در کجایم 65شمارهٔ ۳۰۷: بتا کی دست در پستانت آرم 66شمارهٔ ۳۰۸: اگر جانان به هنگام تکلم 67شمارهٔ ۳۰۹: گهی که سرنهادم تا بخوابم 68شمارهٔ ۳۱۰: نه من امروز پابند تو هستم 69شمارهٔ ۳۱۱: به هنگام تبسم های جانان 70شمارهٔ ۳۱۲: رخ و زلف و لب و دندان جانان 71شمارهٔ ۳۱۳: اگر هنگام مردن دلبر من 72شمارهٔ ۳۱۴: خم ابروست یا شمشیر بهمن 73شمارهٔ ۳۱۵: ز کشت و پیچ این شلوار رنگین 74شمارهٔ ۳۱۶: خوش از جور و جفای مه جبینان 75شمارهٔ ۳۱۷: از این ره می روی رویت به من کن 76شمارهٔ ۳۱۸: لا نتوان به زلفش آرمیدن 77شمارهٔ ۳۱۹: خیالت آورد بر من شبیخون 78شمارهٔ ۳۲۰: دلم از هجر تو شد دجله خون 79شمارهٔ ۳۲۱: سر راهم دو تا شد وای بر من 80شمارهٔ ۳۲۲: شده خاموش شمع محفل من 81شمارهٔ ۳۲۳: اجل دانی کی آیی بر سر من؟82شمارهٔ ۳۲۴: خیال کشتن من داشت جانان 83شمارهٔ ۳۲۵: مرو ای جان شیرین از بر من 84شمارهٔ ۳۲۶: لبت شکر شکن مژگان صف اشکن 85شمارهٔ ۳۲۷: مکحل چشم مست کافرش بین 86شمارهٔ ۳۲۸: بلندی سیر عالم می کنم من 87شمارهٔ ۳۲۹: سحر از بس که نالیدم ز هجران 88شمارهٔ ۳۳۰: نه هر چشمی ز جسمی می برد جان 89شمارهٔ ۳۳۱: مرا یک دل بود مطلب هزاران 90شمارهٔ ۳۳۲: به سیر باغ رفتم باختم من 91شمارهٔ ۳۳۳: تو بر من بگذری چون برق رخشان 92شمارهٔ ۳۳۴: پس از ببریدن و پیوند جانان 93شمارهٔ ۳۳۵: مه بالا نشین پایین نظر کن 94شمارهٔ ۳۳۶: دلم ایکاش بیرون می شد از تن 95شمارهٔ ۳۳۷: مکش شانه به این زلفان پرچین 96شمارهٔ ۳۳۸: دگر طعن رقیب و جور دشمن 97شمارهٔ ۳۳۹: جفا از تو بتا! خون خوردن از من 98شمارهٔ ۳۴۰: به گردن زلف یا زنجیرش است این 99شمارهٔ ۳۴۱: رخ و زلف و لب و دندان جانان 100شمارهٔ ۳۴۲: بیا جانا دمی ترک جفا کن 101شمارهٔ ۳۴۳: سحر دلبر چو آمد بر سر من 102شمارهٔ ۳۴۴: پس از مرگم بگو با گلعذاران 103شمارهٔ ۳۴۵: که گفته چشم شهلا سرمه سا کن؟104شمارهٔ ۳۴۶: مده یادم ز روز وصل جانان 105شمارهٔ ۳۴۷: بهای این لب و دندان جانان 106شمارهٔ ۳۴۸: شدم رسوای عالم بهر جانان 107شمارهٔ ۳۴۹: به دل تخم تمنا کاشتم من 108شمارهٔ ۳۵۰: دلا دیدی جدایی زیستی تو 109شمارهٔ ۳۵۱: مسلسل زلف عنبرسا مکن تو 110شمارهٔ ۳۵۲: دل از من چشم شهلا دلبر از تو 111شمارهٔ ۳۵۳: نگفتم جا مده بر چهره گیسو 112شمارهٔ ۳۵۴: دلا تا چند در آزارام از تو 113شمارهٔ ۳۵۵: دو گیسو را به دوش انداختی تو 114شمارهٔ ۳۵۶: نسیم! امشب عجب دفع غمی تو 115شمارهٔ ۳۵۷: خوش الحان مرغکی وقت سحرگاه 116شمارهٔ ۳۵۸: به زیر زلف برق گوشواره 117شمارهٔ ۳۵۹: دلم از بس که دنبال تو گشته 118شمارهٔ ۳۶۰: به مژگان خاک روبم زین گذرگاه 119شمارهٔ ۳۶۱: مرو دنبال آهوی رمیده 120شمارهٔ ۳۶۲: بر ابر ماه تابانم نشسته 121شمارهٔ ۳۶۳: به هر محفل که آن دلبر نشسته 122شمارهٔ ۳۶۴: بتا عشقت مرا واله نموده 123شمارهٔ ۳۶۵: مکحل چشم شورانگیز کرده 124شمارهٔ ۳۶۶: که گفتت زلف بر رخ جابه جا نه 125شمارهٔ ۳۶۷: کسی که آن پری رخسار دیده 126شمارهٔ ۳۶۸: به عارض طره سنبل فکنده 127شمارهٔ ۳۶۹: غمت در دل چنان ماوا گرفته 128شمارهٔ ۳۷۰: به زلفت مرغ دل ماوا گرفته 129شمارهٔ ۳۷۱: سر و روی تو تا غبغب رسیده 130شمارهٔ ۳۷۲: غم و غصه تن و جانم گرفته 131شمارهٔ ۳۷۳: پری رویان به ما کردند نظاره 132شمارهٔ ۳۷۴: نسیم! آهسته آهسته سحرگاه 133شمارهٔ ۳۷۵: نمی بینم ز مردم آشنایی 134شمارهٔ ۳۷۶: بتا در گوش، گوش آویز داری 135شمارهٔ ۳۷۷: ندانم ای غزالم از چه دشتی؟136شمارهٔ ۳۷۸: به قامت مظهر سرو رسایی 137شمارهٔ ۳۷۹: خروس امشب بداده هرزه خوانی 138شمارهٔ ۳۸۰: تو آتش رخ دلم پروانه کردی 139شمارهٔ ۳۸۱: بیا جانا که مردم از جدایی 140شمارهٔ ۳۸۲: خداوندا گل ناز آفریدی 141شمارهٔ ۳۸۳: صباحی دلبر گیسو بلندی 142شمارهٔ ۳۸۴: چه بد کردم که مهر از من بریدی 143شمارهٔ ۳۸۵: در اول مستم از پیمانه کردی 144شمارهٔ ۳۸۶: به بالا بنگری مهتاب بینی 145شمارهٔ ۳۸۷: صنم سرخیل ترسازادگانی 146شمارهٔ ۳۸۸: نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟147شمارهٔ ۳۸۹: به گیتی هر چه کردم جستجویی 148شمارهٔ ۳۹۰: اگر ماهی به زیر ابر تا کی؟149شمارهٔ ۳۹۱: خدایا زلف و گردن آفریدی 150شمارهٔ ۳۹۲: دو چشمان تو دارد میل یاری 151شمارهٔ ۳۹۳: نه از من سر بزد دلبر خطایی 152شمارهٔ ۳۹۴: بیا کز حد گذشت ایام دوری 153شمارهٔ ۳۹۵: ز پیشم رفتی ای عهد جوانی 154شمارهٔ ۳۹۶: خداوندا تو رحمان و رحیمی 155شمارهٔ ۳۹۷: ذلیل و زار و بیمارم نمودی 156شمارهٔ ۳۹۸: سیه زلفان به رخ ماوا نمودی 157شمارهٔ ۳۹۹: بتا! گر زنده بودی فتنه بودی 158شمارهٔ ۴۰۰: به دل بردن تو جانا! خوش دلیری 159شمارهٔ ۴۰۱: دو چشمان گفت ابرو فتنه جویی 160شمارهٔ ۴۰۲: پس از مرگم نخواهم های هایی 161شمارهٔ ۴۰۳: بیا تا گویمت شرح جدایی 162شمارهٔ ۴۰۴: مرا جان بر لب آمد از جدایی 163شمارهٔ ۴۰۵: دلا! امشب نه بر جای خودستی 164شمارهٔ ۴۰۶: ز دستم رفتی ای حور بهشتی 165شمارهٔ ۴۰۷: الا ای آسمان از من چه دیدی؟166شمارهٔ ۴۰۸: چنان زارم که از فرط نزاری 167شمارهٔ ۴۰۹: شب مهتاب و حوت و برج ماهی 168شمارهٔ ۴۱۰: خداوندا تو یاری کن تو یاری 169شمارهٔ ۴۱۱: ندانم آفتابی یا که ماهی 170شمارهٔ ۴۱۲: نکردم در وفاداری قصوری 171شمارهٔ ۴۱۳: نه خسرو خواهم و نه خسروانی 172شمارهٔ ۴۱۴: پس از پیری و ضعف و ناتوانی 173شمارهٔ ۴۱۵: به ظاهر گر زچشمانم جدایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ