به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فایز دشتی

فایز دشتیبخش نخست دوبیتی هاشمارهٔ ۱۷۹: اگر آهی کشم از فرقت یار

970عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

اگر آهی کشم از فرقت یار

بسوزد ملک هند و اهل تاتار

بنا فایز ز وصلت گشته محروم

کشد از دل همی آه شرربار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷۸: کمند زلف گرد چهره یار 2شمارهٔ ۱۷۹: اگر آهی کشم از فرقت یار 3شمارهٔ ۱۸۰: تو پنداری که تا گشتی ز من دور 4شمارهٔ ۱۸۱: مریضی کز جدایی گشته بیمار 5شمارهٔ ۱۸۲: مهی از قبله آمد در شب تار 6شمارهٔ ۱۸۳: بتا اخگر به تابستان میاور 7شمارهٔ ۱۸۴: مرا شب تا سحر این چشم خونبار 8شمارهٔ ۱۸۵: خوشا برنایی و نیسان و آزار 9شمارهٔ ۱۸۶: سفر بر من دگر سخت است و دشوار 10شمارهٔ ۱۸۷: سحرگه ز آرزوی شوق دیدار 11شمارهٔ ۱۸۸: سحرگه بی خبر ای کاش دلبر 12شمارهٔ ۱۸۹: اگر دورم من از تو ای پریزاد 13شمارهٔ ۱۹۰: به زیر زلف مشکین عارض یار 14شمارهٔ ۱۹۱: سحر در خواب دیدم با دل زار 15شمارهٔ ۱۹۲: دلا از بی وفایان دست بردار 16شمارهٔ ۱۹۳: عجب دارم ز سرو قامت یار 17شمارهٔ ۱۹۴: گذشت ایام گل ای بلبل زار 18شمارهٔ ۱۹۵: سحرگه چون ز مشرق ماه خاور 19شمارهٔ ۱۹۶: گهی که یادم آمد صحبت یار 20شمارهٔ ۱۹۷: شدم پیر و ندیدم روی دلدار 21شمارهٔ ۱۹۸: به زیر پیرهن پستان دلبر 22شمارهٔ ۱۹۹: اگر صد پاره ام سازی به خنجر 23شمارهٔ ۲۰۰: سحر پرسیدم از گیسوی دلبر 24شمارهٔ ۲۰۱: نه از مژگان سیاهی خورده ای تیر 25شمارهٔ ۲۰۲: گرفتم آن که اقبالم شود یار 26شمارهٔ ۲۰۳: خدایم گر کند فردای محشر 27شمارهٔ ۲۰۴: ز تاثیر هوا خوی بر رخ یار 28شمارهٔ ۲۰۵: فراق روی تو ای لاله رخسار 29شمارهٔ ۲۰۶: سحرگاهان ز غم با باد شبگیر 30شمارهٔ ۲۰۷: لبت کوثر، قدت طوبی، رخت حور 31شمارهٔ ۲۰۸: دو گیسوی تو جانا لیله القدر 32شمارهٔ ۲۰۹: گهی که یادم آمد صحبت یار 33شمارهٔ ۲۱۰: به گردن هشته ای زلف چو زنجیر 34شمارهٔ ۲۱۱: بت نامهربان، یار ستمگر 35شمارهٔ ۲۱۲: مسلسل حلقه حلقه روی دلبر 36شمارهٔ ۲۱۳: به دل گفتم مرو در کوی دلبر 37شمارهٔ ۲۱۴: قدت طوبا، لبت کوثر، رخت حور 38شمارهٔ ۲۱۵: معنبر گیسوی مشکین دلبر 39شمارهٔ ۲۱۶: اگر خواهی جهان سازی مسخر 40شمارهٔ ۲۱۷: سحر چون ماه سر بر زد زخاور 41شمارهٔ ۲۱۸: زحسن رویت ای نادیده مهجور 42شمارهٔ ۲۱۹: دو نرگس مست و بی باک و ستمگر 43شمارهٔ ۲۲۰: شب دیجور و من مهجور وره دور 44شمارهٔ ۲۲۱: به هر جا بگذرد آن ماه رخسار 45شمارهٔ ۲۲۲: من از عهد جوانی تا شدم پیر 46شمارهٔ ۲۲۳: دل من در خم زلفت گره گیر 47شمارهٔ ۲۲۴: دل و شوق و خیال و میل هر چار 48شمارهٔ ۲۲۵: عجب دارم از این ابریشمین تار 49شمارهٔ ۲۲۶: غم دنیا خورم یا حسرت یار 50شمارهٔ ۲۲۷: تو را دل می دمد کاین سنبل تر 51شمارهٔ ۲۲۸: که والشمس الضحی روی تو ای یار 52شمارهٔ ۲۲۹: نگفتم جا مده بر چهره عنبر 53شمارهٔ ۲۳۰: شب ابر است و باران گهر بار 54شمارهٔ ۲۳۱: معاذالله دهم زآن زلف، یک تار 55شمارهٔ ۲۳۲: خودم این جا دلم در پیش دلبر 56شمارهٔ ۲۳۳: سحرگه از نوای مرغ گلزار 57شمارهٔ ۲۳۴: مکش سرمه به چشم ناز پرور 58شمارهٔ ۲۳۵: بتا! بیژن صفت در چه گرفتار 59شمارهٔ ۲۳۶: دلم در حلقه زلفش گره گیر 60شمارهٔ ۲۳۷: دو زلفانت فتاده چون سر مار 61شمارهٔ ۲۳۸: ذلیل و خوار و زارم کردی آخر 62شمارهٔ ۲۳۹: بدی زلف سیاهت لیله القدر 63شمارهٔ ۲۴۰: منه بر رخ دو گیسوی معنبر 64شمارهٔ ۲۴۱: شود فردا که منشیان تقدیر 65شمارهٔ ۲۴۲: صنم صورت منور کردی امروز 66شمارهٔ ۲۴۳: جهان را عنبر افشان کرده ای باز 67شمارهٔ ۲۴۴: به ایما گفت چشمش با من این راز 68شمارهٔ ۲۴۵: به گردن هشته این زلف دلاویز 69شمارهٔ ۲۴۶: دخیلا شانه بر زلفت میاویز 70شمارهٔ ۲۴۷: به تیر ناوک مژگان دل دوز 71شمارهٔ ۲۴۸: پی تعظیم قدر دلبر امروز 72شمارهٔ ۲۴۹: نگفتم دل از آن گیسو بپرهیز؟73شمارهٔ ۲۵۰: دلا دلدارت آمد با خبر باش 74شمارهٔ ۲۵۱: گهی در خواب بینم قد و بالاش 75شمارهٔ ۲۵۲: سحر از شوق جانان مست و مدهوش 76شمارهٔ ۲۵۳: سحر! امشب دمی بر جای خود باش 77شمارهٔ ۲۵۴: دلا خون شو مکن افشای رازش 78شمارهٔ ۲۵۵: مسلسل حلقه حلقه زلف خوشبوش 79شمارهٔ ۲۵۶: فغان از امشب و یاد از شب دوش 80شمارهٔ ۲۵۷: شب عید است و هر کس با عزیزش 81شمارهٔ ۲۵۸: شدم غافل اسیر چشم مستش 82شمارهٔ ۲۵۹: نه از دل می رود بیرون خیالش 83شمارهٔ ۲۶۰: در آمد یار از رخ نور ساطع 84شمارهٔ ۲۶۱: زهجرت سینه و دامن کنم چاک 85شمارهٔ ۲۶۲: زره پوشیده ای با من کنی جنگ 86شمارهٔ ۲۶۳: زاسب افتادم و شد کار مشکل 87شمارهٔ ۲۶۴: تو که ملای قرآن خوانی ای دل 88شمارهٔ ۲۶۵: مرا تن زورق است و ناخدا دل 89شمارهٔ ۲۶۶: زما آن چشم و ابرو می برد دل 90شمارهٔ ۲۶۷: خوشا روزی که گل بودی و بلبل 91شمارهٔ ۲۶۸: غراب عشق اندر بندر دل 92شمارهٔ ۲۶۹: سحرها در چمن با خواهش گل 93شمارهٔ ۲۷۰: عبث دادم به یار بی وفا دل 94شمارهٔ ۲۷۱: قدت گل، قامتت گل، کفش پا گل 95شمارهٔ ۲۷۲: اگر کاغذ نباشد پرده دل 96شمارهٔ ۲۷۳: به جز فکر وصال دلبر ای دل!97شمارهٔ ۲۷۴: سحر با باغبانی گفت بلبل 98شمارهٔ ۲۷۵: بت گلروی سنبل موی خوشگل 99شمارهٔ ۲۷۶: همه مه صورتان در برج محمل 100شمارهٔ ۲۷۷: بلا شد حسن مه رویان خوشگل 101شمارهٔ ۲۷۸: مرا جان بر لب آمد از غم دل 102شمارهٔ ۲۷۹: بنال ای بلبل شوریده احوال 103شمارهٔ ۲۸۰: قمر طلعت پری پیکر نگارم 104شمارهٔ ۲۸۱: پس از قرنی به ارمن شد گذارم 105شمارهٔ ۲۸۲: سحرگه برگ گل تر شد زشبنم 106شمارهٔ ۲۸۳: سراغ جان جانان از که پرسم 107شمارهٔ ۲۸۴: پری پیکر بت عیسا پرستم 108شمارهٔ ۲۸۵: ندانم از چه رو آشفته حالم 109شمارهٔ ۲۸۶: دگر شب شد که مشتاق حضورم 110شمارهٔ ۲۸۷: در این دنیا بسی اندوهناکم 111شمارهٔ ۲۸۸: بهشتی ای صنم دادی نشانم 112شمارهٔ ۲۸۹: نه افلاطون کند فکری به حالم 113شمارهٔ ۲۹۰: جوانی! رفتی و نایی به سویم 114شمارهٔ ۲۹۱: سه مه پیکر برون آمد به یک دم 115شمارهٔ ۲۹۲: بت لیلی و شم خورشید عالم 116شمارهٔ ۲۹۳: به شب نالم شب شبگیر نالم 117شمارهٔ ۲۹۴: چو آید فکر یار اندر ضمیرم 118شمارهٔ ۲۹۵: به راه دوست دست از جان کشیدم 119شمارهٔ ۲۹۶: بتا از دوریت حالی ندارم 120شمارهٔ ۲۹۷: خداوندا تو کردی لامکانم 121شمارهٔ ۲۹۸: مسلمانان گرفتار دلستم 122شمارهٔ ۲۹۹: خداوندا که در نزع روانم 123شمارهٔ ۳۰۰: مگر یار آمده بر پشت بامم 124شمارهٔ ۳۰۱: فراق لاله رویان ساخت کارم 125شمارهٔ ۳۰۲: چرا از دلبر حورا سرشتم 126شمارهٔ ۳۰۳: ندانم خواب یا بیدار بودم 127شمارهٔ ۳۰۴: نشد ز آمد شد نظاره مفهوم 128شمارهٔ ۳۰۵: فغان کز کوی جانان دور ماندم 129شمارهٔ ۳۰۶: ندانم در چه حالم در کجایم 130شمارهٔ ۳۰۷: بتا کی دست در پستانت آرم 131شمارهٔ ۳۰۸: اگر جانان به هنگام تکلم 132شمارهٔ ۳۰۹: گهی که سرنهادم تا بخوابم 133شمارهٔ ۳۱۰: نه من امروز پابند تو هستم 134شمارهٔ ۳۱۱: به هنگام تبسم های جانان 135شمارهٔ ۳۱۲: رخ و زلف و لب و دندان جانان 136شمارهٔ ۳۱۳: اگر هنگام مردن دلبر من 137شمارهٔ ۳۱۴: خم ابروست یا شمشیر بهمن 138شمارهٔ ۳۱۵: ز کشت و پیچ این شلوار رنگین 139شمارهٔ ۳۱۶: خوش از جور و جفای مه جبینان 140شمارهٔ ۳۱۷: از این ره می روی رویت به من کن 141شمارهٔ ۳۱۸: لا نتوان به زلفش آرمیدن 142شمارهٔ ۳۱۹: خیالت آورد بر من شبیخون 143شمارهٔ ۳۲۰: دلم از هجر تو شد دجله خون 144شمارهٔ ۳۲۱: سر راهم دو تا شد وای بر من 145شمارهٔ ۳۲۲: شده خاموش شمع محفل من 146شمارهٔ ۳۲۳: اجل دانی کی آیی بر سر من؟147شمارهٔ ۳۲۴: خیال کشتن من داشت جانان 148شمارهٔ ۳۲۵: مرو ای جان شیرین از بر من 149شمارهٔ ۳۲۶: لبت شکر شکن مژگان صف اشکن 150شمارهٔ ۳۲۷: مکحل چشم مست کافرش بین 151شمارهٔ ۳۲۸: بلندی سیر عالم می کنم من 152شمارهٔ ۳۲۹: سحر از بس که نالیدم ز هجران 153شمارهٔ ۳۳۰: نه هر چشمی ز جسمی می برد جان 154شمارهٔ ۳۳۱: مرا یک دل بود مطلب هزاران 155شمارهٔ ۳۳۲: به سیر باغ رفتم باختم من 156شمارهٔ ۳۳۳: تو بر من بگذری چون برق رخشان 157شمارهٔ ۳۳۴: پس از ببریدن و پیوند جانان 158شمارهٔ ۳۳۵: مه بالا نشین پایین نظر کن 159شمارهٔ ۳۳۶: دلم ایکاش بیرون می شد از تن 160شمارهٔ ۳۳۷: مکش شانه به این زلفان پرچین 161شمارهٔ ۳۳۸: دگر طعن رقیب و جور دشمن 162شمارهٔ ۳۳۹: جفا از تو بتا! خون خوردن از من 163شمارهٔ ۳۴۰: به گردن زلف یا زنجیرش است این 164شمارهٔ ۳۴۱: رخ و زلف و لب و دندان جانان 165شمارهٔ ۳۴۲: بیا جانا دمی ترک جفا کن 166شمارهٔ ۳۴۳: سحر دلبر چو آمد بر سر من 167شمارهٔ ۳۴۴: پس از مرگم بگو با گلعذاران 168شمارهٔ ۳۴۵: که گفته چشم شهلا سرمه سا کن؟169شمارهٔ ۳۴۶: مده یادم ز روز وصل جانان 170شمارهٔ ۳۴۷: بهای این لب و دندان جانان 171شمارهٔ ۳۴۸: شدم رسوای عالم بهر جانان 172شمارهٔ ۳۴۹: به دل تخم تمنا کاشتم من 173شمارهٔ ۳۵۰: دلا دیدی جدایی زیستی تو 174شمارهٔ ۳۵۱: مسلسل زلف عنبرسا مکن تو 175شمارهٔ ۳۵۲: دل از من چشم شهلا دلبر از تو 176شمارهٔ ۳۵۳: نگفتم جا مده بر چهره گیسو 177شمارهٔ ۳۵۴: دلا تا چند در آزارام از تو 178شمارهٔ ۳۵۵: دو گیسو را به دوش انداختی تو 179شمارهٔ ۳۵۶: نسیم! امشب عجب دفع غمی تو 180شمارهٔ ۳۵۷: خوش الحان مرغکی وقت سحرگاه 181شمارهٔ ۳۵۸: به زیر زلف برق گوشواره 182شمارهٔ ۳۵۹: دلم از بس که دنبال تو گشته 183شمارهٔ ۳۶۰: به مژگان خاک روبم زین گذرگاه 184شمارهٔ ۳۶۱: مرو دنبال آهوی رمیده 185شمارهٔ ۳۶۲: بر ابر ماه تابانم نشسته 186شمارهٔ ۳۶۳: به هر محفل که آن دلبر نشسته 187شمارهٔ ۳۶۴: بتا عشقت مرا واله نموده 188شمارهٔ ۳۶۵: مکحل چشم شورانگیز کرده 189شمارهٔ ۳۶۶: که گفتت زلف بر رخ جابه جا نه 190شمارهٔ ۳۶۷: کسی که آن پری رخسار دیده 191شمارهٔ ۳۶۸: به عارض طره سنبل فکنده 192شمارهٔ ۳۶۹: غمت در دل چنان ماوا گرفته 193شمارهٔ ۳۷۰: به زلفت مرغ دل ماوا گرفته 194شمارهٔ ۳۷۱: سر و روی تو تا غبغب رسیده 195شمارهٔ ۳۷۲: غم و غصه تن و جانم گرفته 196شمارهٔ ۳۷۳: پری رویان به ما کردند نظاره 197شمارهٔ ۳۷۴: نسیم! آهسته آهسته سحرگاه 198شمارهٔ ۳۷۵: نمی بینم ز مردم آشنایی 199شمارهٔ ۳۷۶: بتا در گوش، گوش آویز داری 200شمارهٔ ۳۷۷: ندانم ای غزالم از چه دشتی؟201شمارهٔ ۳۷۸: به قامت مظهر سرو رسایی 202شمارهٔ ۳۷۹: خروس امشب بداده هرزه خوانی 203شمارهٔ ۳۸۰: تو آتش رخ دلم پروانه کردی 204شمارهٔ ۳۸۱: بیا جانا که مردم از جدایی 205شمارهٔ ۳۸۲: خداوندا گل ناز آفریدی 206شمارهٔ ۳۸۳: صباحی دلبر گیسو بلندی 207شمارهٔ ۳۸۴: چه بد کردم که مهر از من بریدی 208شمارهٔ ۳۸۵: در اول مستم از پیمانه کردی 209شمارهٔ ۳۸۶: به بالا بنگری مهتاب بینی 210شمارهٔ ۳۸۷: صنم سرخیل ترسازادگانی 211شمارهٔ ۳۸۸: نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟212شمارهٔ ۳۸۹: به گیتی هر چه کردم جستجویی 213شمارهٔ ۳۹۰: اگر ماهی به زیر ابر تا کی؟214شمارهٔ ۳۹۱: خدایا زلف و گردن آفریدی 215شمارهٔ ۳۹۲: دو چشمان تو دارد میل یاری 216شمارهٔ ۳۹۳: نه از من سر بزد دلبر خطایی 217شمارهٔ ۳۹۴: بیا کز حد گذشت ایام دوری 218شمارهٔ ۳۹۵: ز پیشم رفتی ای عهد جوانی 219شمارهٔ ۳۹۶: خداوندا تو رحمان و رحیمی 220شمارهٔ ۳۹۷: ذلیل و زار و بیمارم نمودی 221شمارهٔ ۳۹۸: سیه زلفان به رخ ماوا نمودی 222شمارهٔ ۳۹۹: بتا! گر زنده بودی فتنه بودی 223شمارهٔ ۴۰۰: به دل بردن تو جانا! خوش دلیری 224شمارهٔ ۴۰۱: دو چشمان گفت ابرو فتنه جویی 225شمارهٔ ۴۰۲: پس از مرگم نخواهم های هایی 226شمارهٔ ۴۰۳: بیا تا گویمت شرح جدایی 227شمارهٔ ۴۰۴: مرا جان بر لب آمد از جدایی 228شمارهٔ ۴۰۵: دلا! امشب نه بر جای خودستی 229شمارهٔ ۴۰۶: ز دستم رفتی ای حور بهشتی 230شمارهٔ ۴۰۷: الا ای آسمان از من چه دیدی؟231شمارهٔ ۴۰۸: چنان زارم که از فرط نزاری 232شمارهٔ ۴۰۹: شب مهتاب و حوت و برج ماهی 233شمارهٔ ۴۱۰: خداوندا تو یاری کن تو یاری 234شمارهٔ ۴۱۱: ندانم آفتابی یا که ماهی 235شمارهٔ ۴۱۲: نکردم در وفاداری قصوری 236شمارهٔ ۴۱۳: نه خسرو خواهم و نه خسروانی 237شمارهٔ ۴۱۴: پس از پیری و ضعف و ناتوانی 238شمارهٔ ۴۱۵: به ظاهر گر زچشمانم جدایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ