به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فایز دشتی

فایز دشتیبخش نخست دوبیتی هاشمارهٔ ۲۰۰: سحر پرسیدم از گیسوی دلبر

1070عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

سحر پرسیدم از گیسوی دلبر

که تو خوشبوتری یا مشک عنبر؟

بگفتا:«فایزا می رنجم از تو

مرا با مشک می سازی برابر؟»

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۹۹: اگر صد پاره ام سازی به خنجر 2شمارهٔ ۲۰۰: سحر پرسیدم از گیسوی دلبر 3شمارهٔ ۲۰۱: نه از مژگان سیاهی خورده ای تیر 4شمارهٔ ۲۰۲: گرفتم آن که اقبالم شود یار 5شمارهٔ ۲۰۳: خدایم گر کند فردای محشر 6شمارهٔ ۲۰۴: ز تاثیر هوا خوی بر رخ یار 7شمارهٔ ۲۰۵: فراق روی تو ای لاله رخسار 8شمارهٔ ۲۰۶: سحرگاهان ز غم با باد شبگیر 9شمارهٔ ۲۰۷: لبت کوثر، قدت طوبی، رخت حور 10شمارهٔ ۲۰۸: دو گیسوی تو جانا لیله القدر 11شمارهٔ ۲۰۹: گهی که یادم آمد صحبت یار 12شمارهٔ ۲۱۰: به گردن هشته ای زلف چو زنجیر 13شمارهٔ ۲۱۱: بت نامهربان، یار ستمگر 14شمارهٔ ۲۱۲: مسلسل حلقه حلقه روی دلبر 15شمارهٔ ۲۱۳: به دل گفتم مرو در کوی دلبر 16شمارهٔ ۲۱۴: قدت طوبا، لبت کوثر، رخت حور 17شمارهٔ ۲۱۵: معنبر گیسوی مشکین دلبر 18شمارهٔ ۲۱۶: اگر خواهی جهان سازی مسخر 19شمارهٔ ۲۱۷: سحر چون ماه سر بر زد زخاور 20شمارهٔ ۲۱۸: زحسن رویت ای نادیده مهجور 21شمارهٔ ۲۱۹: دو نرگس مست و بی باک و ستمگر 22شمارهٔ ۲۲۰: شب دیجور و من مهجور وره دور 23شمارهٔ ۲۲۱: به هر جا بگذرد آن ماه رخسار 24شمارهٔ ۲۲۲: من از عهد جوانی تا شدم پیر 25شمارهٔ ۲۲۳: دل من در خم زلفت گره گیر 26شمارهٔ ۲۲۴: دل و شوق و خیال و میل هر چار 27شمارهٔ ۲۲۵: عجب دارم از این ابریشمین تار 28شمارهٔ ۲۲۶: غم دنیا خورم یا حسرت یار 29شمارهٔ ۲۲۷: تو را دل می دمد کاین سنبل تر 30شمارهٔ ۲۲۸: که والشمس الضحی روی تو ای یار 31شمارهٔ ۲۲۹: نگفتم جا مده بر چهره عنبر 32شمارهٔ ۲۳۰: شب ابر است و باران گهر بار 33شمارهٔ ۲۳۱: معاذالله دهم زآن زلف، یک تار 34شمارهٔ ۲۳۲: خودم این جا دلم در پیش دلبر 35شمارهٔ ۲۳۳: سحرگه از نوای مرغ گلزار 36شمارهٔ ۲۳۴: مکش سرمه به چشم ناز پرور 37شمارهٔ ۲۳۵: بتا! بیژن صفت در چه گرفتار 38شمارهٔ ۲۳۶: دلم در حلقه زلفش گره گیر 39شمارهٔ ۲۳۷: دو زلفانت فتاده چون سر مار 40شمارهٔ ۲۳۸: ذلیل و خوار و زارم کردی آخر 41شمارهٔ ۲۳۹: بدی زلف سیاهت لیله القدر 42شمارهٔ ۲۴۰: منه بر رخ دو گیسوی معنبر 43شمارهٔ ۲۴۱: شود فردا که منشیان تقدیر 44شمارهٔ ۲۴۲: صنم صورت منور کردی امروز 45شمارهٔ ۲۴۳: جهان را عنبر افشان کرده ای باز 46شمارهٔ ۲۴۴: به ایما گفت چشمش با من این راز 47شمارهٔ ۲۴۵: به گردن هشته این زلف دلاویز 48شمارهٔ ۲۴۶: دخیلا شانه بر زلفت میاویز 49شمارهٔ ۲۴۷: به تیر ناوک مژگان دل دوز 50شمارهٔ ۲۴۸: پی تعظیم قدر دلبر امروز 51شمارهٔ ۲۴۹: نگفتم دل از آن گیسو بپرهیز؟52شمارهٔ ۲۵۰: دلا دلدارت آمد با خبر باش 53شمارهٔ ۲۵۱: گهی در خواب بینم قد و بالاش 54شمارهٔ ۲۵۲: سحر از شوق جانان مست و مدهوش 55شمارهٔ ۲۵۳: سحر! امشب دمی بر جای خود باش 56شمارهٔ ۲۵۴: دلا خون شو مکن افشای رازش 57شمارهٔ ۲۵۵: مسلسل حلقه حلقه زلف خوشبوش 58شمارهٔ ۲۵۶: فغان از امشب و یاد از شب دوش 59شمارهٔ ۲۵۷: شب عید است و هر کس با عزیزش 60شمارهٔ ۲۵۸: شدم غافل اسیر چشم مستش 61شمارهٔ ۲۵۹: نه از دل می رود بیرون خیالش 62شمارهٔ ۲۶۰: در آمد یار از رخ نور ساطع 63شمارهٔ ۲۶۱: زهجرت سینه و دامن کنم چاک 64شمارهٔ ۲۶۲: زره پوشیده ای با من کنی جنگ 65شمارهٔ ۲۶۳: زاسب افتادم و شد کار مشکل 66شمارهٔ ۲۶۴: تو که ملای قرآن خوانی ای دل 67شمارهٔ ۲۶۵: مرا تن زورق است و ناخدا دل 68شمارهٔ ۲۶۶: زما آن چشم و ابرو می برد دل 69شمارهٔ ۲۶۷: خوشا روزی که گل بودی و بلبل 70شمارهٔ ۲۶۸: غراب عشق اندر بندر دل 71شمارهٔ ۲۶۹: سحرها در چمن با خواهش گل 72شمارهٔ ۲۷۰: عبث دادم به یار بی وفا دل 73شمارهٔ ۲۷۱: قدت گل، قامتت گل، کفش پا گل 74شمارهٔ ۲۷۲: اگر کاغذ نباشد پرده دل 75شمارهٔ ۲۷۳: به جز فکر وصال دلبر ای دل!76شمارهٔ ۲۷۴: سحر با باغبانی گفت بلبل 77شمارهٔ ۲۷۵: بت گلروی سنبل موی خوشگل 78شمارهٔ ۲۷۶: همه مه صورتان در برج محمل 79شمارهٔ ۲۷۷: بلا شد حسن مه رویان خوشگل 80شمارهٔ ۲۷۸: مرا جان بر لب آمد از غم دل 81شمارهٔ ۲۷۹: بنال ای بلبل شوریده احوال 82شمارهٔ ۲۸۰: قمر طلعت پری پیکر نگارم 83شمارهٔ ۲۸۱: پس از قرنی به ارمن شد گذارم 84شمارهٔ ۲۸۲: سحرگه برگ گل تر شد زشبنم 85شمارهٔ ۲۸۳: سراغ جان جانان از که پرسم 86شمارهٔ ۲۸۴: پری پیکر بت عیسا پرستم 87شمارهٔ ۲۸۵: ندانم از چه رو آشفته حالم 88شمارهٔ ۲۸۶: دگر شب شد که مشتاق حضورم 89شمارهٔ ۲۸۷: در این دنیا بسی اندوهناکم 90شمارهٔ ۲۸۸: بهشتی ای صنم دادی نشانم 91شمارهٔ ۲۸۹: نه افلاطون کند فکری به حالم 92شمارهٔ ۲۹۰: جوانی! رفتی و نایی به سویم 93شمارهٔ ۲۹۱: سه مه پیکر برون آمد به یک دم 94شمارهٔ ۲۹۲: بت لیلی و شم خورشید عالم 95شمارهٔ ۲۹۳: به شب نالم شب شبگیر نالم 96شمارهٔ ۲۹۴: چو آید فکر یار اندر ضمیرم 97شمارهٔ ۲۹۵: به راه دوست دست از جان کشیدم 98شمارهٔ ۲۹۶: بتا از دوریت حالی ندارم 99شمارهٔ ۲۹۷: خداوندا تو کردی لامکانم 100شمارهٔ ۲۹۸: مسلمانان گرفتار دلستم 101شمارهٔ ۲۹۹: خداوندا که در نزع روانم 102شمارهٔ ۳۰۰: مگر یار آمده بر پشت بامم 103شمارهٔ ۳۰۱: فراق لاله رویان ساخت کارم 104شمارهٔ ۳۰۲: چرا از دلبر حورا سرشتم 105شمارهٔ ۳۰۳: ندانم خواب یا بیدار بودم 106شمارهٔ ۳۰۴: نشد ز آمد شد نظاره مفهوم 107شمارهٔ ۳۰۵: فغان کز کوی جانان دور ماندم 108شمارهٔ ۳۰۶: ندانم در چه حالم در کجایم 109شمارهٔ ۳۰۷: بتا کی دست در پستانت آرم 110شمارهٔ ۳۰۸: اگر جانان به هنگام تکلم 111شمارهٔ ۳۰۹: گهی که سرنهادم تا بخوابم 112شمارهٔ ۳۱۰: نه من امروز پابند تو هستم 113شمارهٔ ۳۱۱: به هنگام تبسم های جانان 114شمارهٔ ۳۱۲: رخ و زلف و لب و دندان جانان 115شمارهٔ ۳۱۳: اگر هنگام مردن دلبر من 116شمارهٔ ۳۱۴: خم ابروست یا شمشیر بهمن 117شمارهٔ ۳۱۵: ز کشت و پیچ این شلوار رنگین 118شمارهٔ ۳۱۶: خوش از جور و جفای مه جبینان 119شمارهٔ ۳۱۷: از این ره می روی رویت به من کن 120شمارهٔ ۳۱۸: لا نتوان به زلفش آرمیدن 121شمارهٔ ۳۱۹: خیالت آورد بر من شبیخون 122شمارهٔ ۳۲۰: دلم از هجر تو شد دجله خون 123شمارهٔ ۳۲۱: سر راهم دو تا شد وای بر من 124شمارهٔ ۳۲۲: شده خاموش شمع محفل من 125شمارهٔ ۳۲۳: اجل دانی کی آیی بر سر من؟126شمارهٔ ۳۲۴: خیال کشتن من داشت جانان 127شمارهٔ ۳۲۵: مرو ای جان شیرین از بر من 128شمارهٔ ۳۲۶: لبت شکر شکن مژگان صف اشکن 129شمارهٔ ۳۲۷: مکحل چشم مست کافرش بین 130شمارهٔ ۳۲۸: بلندی سیر عالم می کنم من 131شمارهٔ ۳۲۹: سحر از بس که نالیدم ز هجران 132شمارهٔ ۳۳۰: نه هر چشمی ز جسمی می برد جان 133شمارهٔ ۳۳۱: مرا یک دل بود مطلب هزاران 134شمارهٔ ۳۳۲: به سیر باغ رفتم باختم من 135شمارهٔ ۳۳۳: تو بر من بگذری چون برق رخشان 136شمارهٔ ۳۳۴: پس از ببریدن و پیوند جانان 137شمارهٔ ۳۳۵: مه بالا نشین پایین نظر کن 138شمارهٔ ۳۳۶: دلم ایکاش بیرون می شد از تن 139شمارهٔ ۳۳۷: مکش شانه به این زلفان پرچین 140شمارهٔ ۳۳۸: دگر طعن رقیب و جور دشمن 141شمارهٔ ۳۳۹: جفا از تو بتا! خون خوردن از من 142شمارهٔ ۳۴۰: به گردن زلف یا زنجیرش است این 143شمارهٔ ۳۴۱: رخ و زلف و لب و دندان جانان 144شمارهٔ ۳۴۲: بیا جانا دمی ترک جفا کن 145شمارهٔ ۳۴۳: سحر دلبر چو آمد بر سر من 146شمارهٔ ۳۴۴: پس از مرگم بگو با گلعذاران 147شمارهٔ ۳۴۵: که گفته چشم شهلا سرمه سا کن؟148شمارهٔ ۳۴۶: مده یادم ز روز وصل جانان 149شمارهٔ ۳۴۷: بهای این لب و دندان جانان 150شمارهٔ ۳۴۸: شدم رسوای عالم بهر جانان 151شمارهٔ ۳۴۹: به دل تخم تمنا کاشتم من 152شمارهٔ ۳۵۰: دلا دیدی جدایی زیستی تو 153شمارهٔ ۳۵۱: مسلسل زلف عنبرسا مکن تو 154شمارهٔ ۳۵۲: دل از من چشم شهلا دلبر از تو 155شمارهٔ ۳۵۳: نگفتم جا مده بر چهره گیسو 156شمارهٔ ۳۵۴: دلا تا چند در آزارام از تو 157شمارهٔ ۳۵۵: دو گیسو را به دوش انداختی تو 158شمارهٔ ۳۵۶: نسیم! امشب عجب دفع غمی تو 159شمارهٔ ۳۵۷: خوش الحان مرغکی وقت سحرگاه 160شمارهٔ ۳۵۸: به زیر زلف برق گوشواره 161شمارهٔ ۳۵۹: دلم از بس که دنبال تو گشته 162شمارهٔ ۳۶۰: به مژگان خاک روبم زین گذرگاه 163شمارهٔ ۳۶۱: مرو دنبال آهوی رمیده 164شمارهٔ ۳۶۲: بر ابر ماه تابانم نشسته 165شمارهٔ ۳۶۳: به هر محفل که آن دلبر نشسته 166شمارهٔ ۳۶۴: بتا عشقت مرا واله نموده 167شمارهٔ ۳۶۵: مکحل چشم شورانگیز کرده 168شمارهٔ ۳۶۶: که گفتت زلف بر رخ جابه جا نه 169شمارهٔ ۳۶۷: کسی که آن پری رخسار دیده 170شمارهٔ ۳۶۸: به عارض طره سنبل فکنده 171شمارهٔ ۳۶۹: غمت در دل چنان ماوا گرفته 172شمارهٔ ۳۷۰: به زلفت مرغ دل ماوا گرفته 173شمارهٔ ۳۷۱: سر و روی تو تا غبغب رسیده 174شمارهٔ ۳۷۲: غم و غصه تن و جانم گرفته 175شمارهٔ ۳۷۳: پری رویان به ما کردند نظاره 176شمارهٔ ۳۷۴: نسیم! آهسته آهسته سحرگاه 177شمارهٔ ۳۷۵: نمی بینم ز مردم آشنایی 178شمارهٔ ۳۷۶: بتا در گوش، گوش آویز داری 179شمارهٔ ۳۷۷: ندانم ای غزالم از چه دشتی؟180شمارهٔ ۳۷۸: به قامت مظهر سرو رسایی 181شمارهٔ ۳۷۹: خروس امشب بداده هرزه خوانی 182شمارهٔ ۳۸۰: تو آتش رخ دلم پروانه کردی 183شمارهٔ ۳۸۱: بیا جانا که مردم از جدایی 184شمارهٔ ۳۸۲: خداوندا گل ناز آفریدی 185شمارهٔ ۳۸۳: صباحی دلبر گیسو بلندی 186شمارهٔ ۳۸۴: چه بد کردم که مهر از من بریدی 187شمارهٔ ۳۸۵: در اول مستم از پیمانه کردی 188شمارهٔ ۳۸۶: به بالا بنگری مهتاب بینی 189شمارهٔ ۳۸۷: صنم سرخیل ترسازادگانی 190شمارهٔ ۳۸۸: نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟191شمارهٔ ۳۸۹: به گیتی هر چه کردم جستجویی 192شمارهٔ ۳۹۰: اگر ماهی به زیر ابر تا کی؟193شمارهٔ ۳۹۱: خدایا زلف و گردن آفریدی 194شمارهٔ ۳۹۲: دو چشمان تو دارد میل یاری 195شمارهٔ ۳۹۳: نه از من سر بزد دلبر خطایی 196شمارهٔ ۳۹۴: بیا کز حد گذشت ایام دوری 197شمارهٔ ۳۹۵: ز پیشم رفتی ای عهد جوانی 198شمارهٔ ۳۹۶: خداوندا تو رحمان و رحیمی 199شمارهٔ ۳۹۷: ذلیل و زار و بیمارم نمودی 200شمارهٔ ۳۹۸: سیه زلفان به رخ ماوا نمودی 201شمارهٔ ۳۹۹: بتا! گر زنده بودی فتنه بودی 202شمارهٔ ۴۰۰: به دل بردن تو جانا! خوش دلیری 203شمارهٔ ۴۰۱: دو چشمان گفت ابرو فتنه جویی 204شمارهٔ ۴۰۲: پس از مرگم نخواهم های هایی 205شمارهٔ ۴۰۳: بیا تا گویمت شرح جدایی 206شمارهٔ ۴۰۴: مرا جان بر لب آمد از جدایی 207شمارهٔ ۴۰۵: دلا! امشب نه بر جای خودستی 208شمارهٔ ۴۰۶: ز دستم رفتی ای حور بهشتی 209شمارهٔ ۴۰۷: الا ای آسمان از من چه دیدی؟210شمارهٔ ۴۰۸: چنان زارم که از فرط نزاری 211شمارهٔ ۴۰۹: شب مهتاب و حوت و برج ماهی 212شمارهٔ ۴۱۰: خداوندا تو یاری کن تو یاری 213شمارهٔ ۴۱۱: ندانم آفتابی یا که ماهی 214شمارهٔ ۴۱۲: نکردم در وفاداری قصوری 215شمارهٔ ۴۱۳: نه خسرو خواهم و نه خسروانی 216شمارهٔ ۴۱۴: پس از پیری و ضعف و ناتوانی 217شمارهٔ ۴۱۵: به ظاهر گر زچشمانم جدایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ