به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فایز دشتی

فایز دشتیبخش نخست دوبیتی هاشمارهٔ ۱۹۷: شدم پیر و ندیدم روی دلدار

1630عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

شدم پیر و ندیدم روی دلدار

به پیری پا نهادم سوی گلزار

بدیدم یار فایز در گلستان

گل و سرو و صنوبر جمله شد خار

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۹۶: گهی که یادم آمد صحبت یار 2شمارهٔ ۱۹۷: شدم پیر و ندیدم روی دلدار 3شمارهٔ ۱۹۸: به زیر پیرهن پستان دلبر 4شمارهٔ ۱۹۹: اگر صد پاره ام سازی به خنجر 5شمارهٔ ۲۰۰: سحر پرسیدم از گیسوی دلبر 6شمارهٔ ۲۰۱: نه از مژگان سیاهی خورده ای تیر 7شمارهٔ ۲۰۲: گرفتم آن که اقبالم شود یار 8شمارهٔ ۲۰۳: خدایم گر کند فردای محشر 9شمارهٔ ۲۰۴: ز تاثیر هوا خوی بر رخ یار 10شمارهٔ ۲۰۵: فراق روی تو ای لاله رخسار 11شمارهٔ ۲۰۶: سحرگاهان ز غم با باد شبگیر 12شمارهٔ ۲۰۷: لبت کوثر، قدت طوبی، رخت حور 13شمارهٔ ۲۰۸: دو گیسوی تو جانا لیله القدر 14شمارهٔ ۲۰۹: گهی که یادم آمد صحبت یار 15شمارهٔ ۲۱۰: به گردن هشته ای زلف چو زنجیر 16شمارهٔ ۲۱۱: بت نامهربان، یار ستمگر 17شمارهٔ ۲۱۲: مسلسل حلقه حلقه روی دلبر 18شمارهٔ ۲۱۳: به دل گفتم مرو در کوی دلبر 19شمارهٔ ۲۱۴: قدت طوبا، لبت کوثر، رخت حور 20شمارهٔ ۲۱۵: معنبر گیسوی مشکین دلبر 21شمارهٔ ۲۱۶: اگر خواهی جهان سازی مسخر 22شمارهٔ ۲۱۷: سحر چون ماه سر بر زد زخاور 23شمارهٔ ۲۱۸: زحسن رویت ای نادیده مهجور 24شمارهٔ ۲۱۹: دو نرگس مست و بی باک و ستمگر 25شمارهٔ ۲۲۰: شب دیجور و من مهجور وره دور 26شمارهٔ ۲۲۱: به هر جا بگذرد آن ماه رخسار 27شمارهٔ ۲۲۲: من از عهد جوانی تا شدم پیر 28شمارهٔ ۲۲۳: دل من در خم زلفت گره گیر 29شمارهٔ ۲۲۴: دل و شوق و خیال و میل هر چار 30شمارهٔ ۲۲۵: عجب دارم از این ابریشمین تار 31شمارهٔ ۲۲۶: غم دنیا خورم یا حسرت یار 32شمارهٔ ۲۲۷: تو را دل می دمد کاین سنبل تر 33شمارهٔ ۲۲۸: که والشمس الضحی روی تو ای یار 34شمارهٔ ۲۲۹: نگفتم جا مده بر چهره عنبر 35شمارهٔ ۲۳۰: شب ابر است و باران گهر بار 36شمارهٔ ۲۳۱: معاذالله دهم زآن زلف، یک تار 37شمارهٔ ۲۳۲: خودم این جا دلم در پیش دلبر 38شمارهٔ ۲۳۳: سحرگه از نوای مرغ گلزار 39شمارهٔ ۲۳۴: مکش سرمه به چشم ناز پرور 40شمارهٔ ۲۳۵: بتا! بیژن صفت در چه گرفتار 41شمارهٔ ۲۳۶: دلم در حلقه زلفش گره گیر 42شمارهٔ ۲۳۷: دو زلفانت فتاده چون سر مار 43شمارهٔ ۲۳۸: ذلیل و خوار و زارم کردی آخر 44شمارهٔ ۲۳۹: بدی زلف سیاهت لیله القدر 45شمارهٔ ۲۴۰: منه بر رخ دو گیسوی معنبر 46شمارهٔ ۲۴۱: شود فردا که منشیان تقدیر 47شمارهٔ ۲۴۲: صنم صورت منور کردی امروز 48شمارهٔ ۲۴۳: جهان را عنبر افشان کرده ای باز 49شمارهٔ ۲۴۴: به ایما گفت چشمش با من این راز 50شمارهٔ ۲۴۵: به گردن هشته این زلف دلاویز 51شمارهٔ ۲۴۶: دخیلا شانه بر زلفت میاویز 52شمارهٔ ۲۴۷: به تیر ناوک مژگان دل دوز 53شمارهٔ ۲۴۸: پی تعظیم قدر دلبر امروز 54شمارهٔ ۲۴۹: نگفتم دل از آن گیسو بپرهیز؟55شمارهٔ ۲۵۰: دلا دلدارت آمد با خبر باش 56شمارهٔ ۲۵۱: گهی در خواب بینم قد و بالاش 57شمارهٔ ۲۵۲: سحر از شوق جانان مست و مدهوش 58شمارهٔ ۲۵۳: سحر! امشب دمی بر جای خود باش 59شمارهٔ ۲۵۴: دلا خون شو مکن افشای رازش 60شمارهٔ ۲۵۵: مسلسل حلقه حلقه زلف خوشبوش 61شمارهٔ ۲۵۶: فغان از امشب و یاد از شب دوش 62شمارهٔ ۲۵۷: شب عید است و هر کس با عزیزش 63شمارهٔ ۲۵۸: شدم غافل اسیر چشم مستش 64شمارهٔ ۲۵۹: نه از دل می رود بیرون خیالش 65شمارهٔ ۲۶۰: در آمد یار از رخ نور ساطع 66شمارهٔ ۲۶۱: زهجرت سینه و دامن کنم چاک 67شمارهٔ ۲۶۲: زره پوشیده ای با من کنی جنگ 68شمارهٔ ۲۶۳: زاسب افتادم و شد کار مشکل 69شمارهٔ ۲۶۴: تو که ملای قرآن خوانی ای دل 70شمارهٔ ۲۶۵: مرا تن زورق است و ناخدا دل 71شمارهٔ ۲۶۶: زما آن چشم و ابرو می برد دل 72شمارهٔ ۲۶۷: خوشا روزی که گل بودی و بلبل 73شمارهٔ ۲۶۸: غراب عشق اندر بندر دل 74شمارهٔ ۲۶۹: سحرها در چمن با خواهش گل 75شمارهٔ ۲۷۰: عبث دادم به یار بی وفا دل 76شمارهٔ ۲۷۱: قدت گل، قامتت گل، کفش پا گل 77شمارهٔ ۲۷۲: اگر کاغذ نباشد پرده دل 78شمارهٔ ۲۷۳: به جز فکر وصال دلبر ای دل!79شمارهٔ ۲۷۴: سحر با باغبانی گفت بلبل 80شمارهٔ ۲۷۵: بت گلروی سنبل موی خوشگل 81شمارهٔ ۲۷۶: همه مه صورتان در برج محمل 82شمارهٔ ۲۷۷: بلا شد حسن مه رویان خوشگل 83شمارهٔ ۲۷۸: مرا جان بر لب آمد از غم دل 84شمارهٔ ۲۷۹: بنال ای بلبل شوریده احوال 85شمارهٔ ۲۸۰: قمر طلعت پری پیکر نگارم 86شمارهٔ ۲۸۱: پس از قرنی به ارمن شد گذارم 87شمارهٔ ۲۸۲: سحرگه برگ گل تر شد زشبنم 88شمارهٔ ۲۸۳: سراغ جان جانان از که پرسم 89شمارهٔ ۲۸۴: پری پیکر بت عیسا پرستم 90شمارهٔ ۲۸۵: ندانم از چه رو آشفته حالم 91شمارهٔ ۲۸۶: دگر شب شد که مشتاق حضورم 92شمارهٔ ۲۸۷: در این دنیا بسی اندوهناکم 93شمارهٔ ۲۸۸: بهشتی ای صنم دادی نشانم 94شمارهٔ ۲۸۹: نه افلاطون کند فکری به حالم 95شمارهٔ ۲۹۰: جوانی! رفتی و نایی به سویم 96شمارهٔ ۲۹۱: سه مه پیکر برون آمد به یک دم 97شمارهٔ ۲۹۲: بت لیلی و شم خورشید عالم 98شمارهٔ ۲۹۳: به شب نالم شب شبگیر نالم 99شمارهٔ ۲۹۴: چو آید فکر یار اندر ضمیرم 100شمارهٔ ۲۹۵: به راه دوست دست از جان کشیدم 101شمارهٔ ۲۹۶: بتا از دوریت حالی ندارم 102شمارهٔ ۲۹۷: خداوندا تو کردی لامکانم 103شمارهٔ ۲۹۸: مسلمانان گرفتار دلستم 104شمارهٔ ۲۹۹: خداوندا که در نزع روانم 105شمارهٔ ۳۰۰: مگر یار آمده بر پشت بامم 106شمارهٔ ۳۰۱: فراق لاله رویان ساخت کارم 107شمارهٔ ۳۰۲: چرا از دلبر حورا سرشتم 108شمارهٔ ۳۰۳: ندانم خواب یا بیدار بودم 109شمارهٔ ۳۰۴: نشد ز آمد شد نظاره مفهوم 110شمارهٔ ۳۰۵: فغان کز کوی جانان دور ماندم 111شمارهٔ ۳۰۶: ندانم در چه حالم در کجایم 112شمارهٔ ۳۰۷: بتا کی دست در پستانت آرم 113شمارهٔ ۳۰۸: اگر جانان به هنگام تکلم 114شمارهٔ ۳۰۹: گهی که سرنهادم تا بخوابم 115شمارهٔ ۳۱۰: نه من امروز پابند تو هستم 116شمارهٔ ۳۱۱: به هنگام تبسم های جانان 117شمارهٔ ۳۱۲: رخ و زلف و لب و دندان جانان 118شمارهٔ ۳۱۳: اگر هنگام مردن دلبر من 119شمارهٔ ۳۱۴: خم ابروست یا شمشیر بهمن 120شمارهٔ ۳۱۵: ز کشت و پیچ این شلوار رنگین 121شمارهٔ ۳۱۶: خوش از جور و جفای مه جبینان 122شمارهٔ ۳۱۷: از این ره می روی رویت به من کن 123شمارهٔ ۳۱۸: لا نتوان به زلفش آرمیدن 124شمارهٔ ۳۱۹: خیالت آورد بر من شبیخون 125شمارهٔ ۳۲۰: دلم از هجر تو شد دجله خون 126شمارهٔ ۳۲۱: سر راهم دو تا شد وای بر من 127شمارهٔ ۳۲۲: شده خاموش شمع محفل من 128شمارهٔ ۳۲۳: اجل دانی کی آیی بر سر من؟129شمارهٔ ۳۲۴: خیال کشتن من داشت جانان 130شمارهٔ ۳۲۵: مرو ای جان شیرین از بر من 131شمارهٔ ۳۲۶: لبت شکر شکن مژگان صف اشکن 132شمارهٔ ۳۲۷: مکحل چشم مست کافرش بین 133شمارهٔ ۳۲۸: بلندی سیر عالم می کنم من 134شمارهٔ ۳۲۹: سحر از بس که نالیدم ز هجران 135شمارهٔ ۳۳۰: نه هر چشمی ز جسمی می برد جان 136شمارهٔ ۳۳۱: مرا یک دل بود مطلب هزاران 137شمارهٔ ۳۳۲: به سیر باغ رفتم باختم من 138شمارهٔ ۳۳۳: تو بر من بگذری چون برق رخشان 139شمارهٔ ۳۳۴: پس از ببریدن و پیوند جانان 140شمارهٔ ۳۳۵: مه بالا نشین پایین نظر کن 141شمارهٔ ۳۳۶: دلم ایکاش بیرون می شد از تن 142شمارهٔ ۳۳۷: مکش شانه به این زلفان پرچین 143شمارهٔ ۳۳۸: دگر طعن رقیب و جور دشمن 144شمارهٔ ۳۳۹: جفا از تو بتا! خون خوردن از من 145شمارهٔ ۳۴۰: به گردن زلف یا زنجیرش است این 146شمارهٔ ۳۴۱: رخ و زلف و لب و دندان جانان 147شمارهٔ ۳۴۲: بیا جانا دمی ترک جفا کن 148شمارهٔ ۳۴۳: سحر دلبر چو آمد بر سر من 149شمارهٔ ۳۴۴: پس از مرگم بگو با گلعذاران 150شمارهٔ ۳۴۵: که گفته چشم شهلا سرمه سا کن؟151شمارهٔ ۳۴۶: مده یادم ز روز وصل جانان 152شمارهٔ ۳۴۷: بهای این لب و دندان جانان 153شمارهٔ ۳۴۸: شدم رسوای عالم بهر جانان 154شمارهٔ ۳۴۹: به دل تخم تمنا کاشتم من 155شمارهٔ ۳۵۰: دلا دیدی جدایی زیستی تو 156شمارهٔ ۳۵۱: مسلسل زلف عنبرسا مکن تو 157شمارهٔ ۳۵۲: دل از من چشم شهلا دلبر از تو 158شمارهٔ ۳۵۳: نگفتم جا مده بر چهره گیسو 159شمارهٔ ۳۵۴: دلا تا چند در آزارام از تو 160شمارهٔ ۳۵۵: دو گیسو را به دوش انداختی تو 161شمارهٔ ۳۵۶: نسیم! امشب عجب دفع غمی تو 162شمارهٔ ۳۵۷: خوش الحان مرغکی وقت سحرگاه 163شمارهٔ ۳۵۸: به زیر زلف برق گوشواره 164شمارهٔ ۳۵۹: دلم از بس که دنبال تو گشته 165شمارهٔ ۳۶۰: به مژگان خاک روبم زین گذرگاه 166شمارهٔ ۳۶۱: مرو دنبال آهوی رمیده 167شمارهٔ ۳۶۲: بر ابر ماه تابانم نشسته 168شمارهٔ ۳۶۳: به هر محفل که آن دلبر نشسته 169شمارهٔ ۳۶۴: بتا عشقت مرا واله نموده 170شمارهٔ ۳۶۵: مکحل چشم شورانگیز کرده 171شمارهٔ ۳۶۶: که گفتت زلف بر رخ جابه جا نه 172شمارهٔ ۳۶۷: کسی که آن پری رخسار دیده 173شمارهٔ ۳۶۸: به عارض طره سنبل فکنده 174شمارهٔ ۳۶۹: غمت در دل چنان ماوا گرفته 175شمارهٔ ۳۷۰: به زلفت مرغ دل ماوا گرفته 176شمارهٔ ۳۷۱: سر و روی تو تا غبغب رسیده 177شمارهٔ ۳۷۲: غم و غصه تن و جانم گرفته 178شمارهٔ ۳۷۳: پری رویان به ما کردند نظاره 179شمارهٔ ۳۷۴: نسیم! آهسته آهسته سحرگاه 180شمارهٔ ۳۷۵: نمی بینم ز مردم آشنایی 181شمارهٔ ۳۷۶: بتا در گوش، گوش آویز داری 182شمارهٔ ۳۷۷: ندانم ای غزالم از چه دشتی؟183شمارهٔ ۳۷۸: به قامت مظهر سرو رسایی 184شمارهٔ ۳۷۹: خروس امشب بداده هرزه خوانی 185شمارهٔ ۳۸۰: تو آتش رخ دلم پروانه کردی 186شمارهٔ ۳۸۱: بیا جانا که مردم از جدایی 187شمارهٔ ۳۸۲: خداوندا گل ناز آفریدی 188شمارهٔ ۳۸۳: صباحی دلبر گیسو بلندی 189شمارهٔ ۳۸۴: چه بد کردم که مهر از من بریدی 190شمارهٔ ۳۸۵: در اول مستم از پیمانه کردی 191شمارهٔ ۳۸۶: به بالا بنگری مهتاب بینی 192شمارهٔ ۳۸۷: صنم سرخیل ترسازادگانی 193شمارهٔ ۳۸۸: نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟194شمارهٔ ۳۸۹: به گیتی هر چه کردم جستجویی 195شمارهٔ ۳۹۰: اگر ماهی به زیر ابر تا کی؟196شمارهٔ ۳۹۱: خدایا زلف و گردن آفریدی 197شمارهٔ ۳۹۲: دو چشمان تو دارد میل یاری 198شمارهٔ ۳۹۳: نه از من سر بزد دلبر خطایی 199شمارهٔ ۳۹۴: بیا کز حد گذشت ایام دوری 200شمارهٔ ۳۹۵: ز پیشم رفتی ای عهد جوانی 201شمارهٔ ۳۹۶: خداوندا تو رحمان و رحیمی 202شمارهٔ ۳۹۷: ذلیل و زار و بیمارم نمودی 203شمارهٔ ۳۹۸: سیه زلفان به رخ ماوا نمودی 204شمارهٔ ۳۹۹: بتا! گر زنده بودی فتنه بودی 205شمارهٔ ۴۰۰: به دل بردن تو جانا! خوش دلیری 206شمارهٔ ۴۰۱: دو چشمان گفت ابرو فتنه جویی 207شمارهٔ ۴۰۲: پس از مرگم نخواهم های هایی 208شمارهٔ ۴۰۳: بیا تا گویمت شرح جدایی 209شمارهٔ ۴۰۴: مرا جان بر لب آمد از جدایی 210شمارهٔ ۴۰۵: دلا! امشب نه بر جای خودستی 211شمارهٔ ۴۰۶: ز دستم رفتی ای حور بهشتی 212شمارهٔ ۴۰۷: الا ای آسمان از من چه دیدی؟213شمارهٔ ۴۰۸: چنان زارم که از فرط نزاری 214شمارهٔ ۴۰۹: شب مهتاب و حوت و برج ماهی 215شمارهٔ ۴۱۰: خداوندا تو یاری کن تو یاری 216شمارهٔ ۴۱۱: ندانم آفتابی یا که ماهی 217شمارهٔ ۴۱۲: نکردم در وفاداری قصوری 218شمارهٔ ۴۱۳: نه خسرو خواهم و نه خسروانی 219شمارهٔ ۴۱۴: پس از پیری و ضعف و ناتوانی 220شمارهٔ ۴۱۵: به ظاهر گر زچشمانم جدایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ