به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

فایز دشتی

فایز دشتیبخش نخست دوبیتی هاشمارهٔ ۱۷۶: نیامد دلبر و من مردم آخر

1030عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

نیامد دلبر و من مردم آخر

ز هجر یار جان بسپردم آخر

نیامد دلبر خوشخوی فایز

به یک پهلو دو خنجر خوردم آخر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷۵: دو گیسویت فتاده چون سیه مار 2شمارهٔ ۱۷۶: نیامد دلبر و من مردم آخر 3شمارهٔ ۱۷۷: سحرگه خوش بود رفتن سوی یار 4شمارهٔ ۱۷۸: کمند زلف گرد چهره یار 5شمارهٔ ۱۷۹: اگر آهی کشم از فرقت یار 6شمارهٔ ۱۸۰: تو پنداری که تا گشتی ز من دور 7شمارهٔ ۱۸۱: مریضی کز جدایی گشته بیمار 8شمارهٔ ۱۸۲: مهی از قبله آمد در شب تار 9شمارهٔ ۱۸۳: بتا اخگر به تابستان میاور 10شمارهٔ ۱۸۴: مرا شب تا سحر این چشم خونبار 11شمارهٔ ۱۸۵: خوشا برنایی و نیسان و آزار 12شمارهٔ ۱۸۶: سفر بر من دگر سخت است و دشوار 13شمارهٔ ۱۸۷: سحرگه ز آرزوی شوق دیدار 14شمارهٔ ۱۸۸: سحرگه بی خبر ای کاش دلبر 15شمارهٔ ۱۸۹: اگر دورم من از تو ای پریزاد 16شمارهٔ ۱۹۰: به زیر زلف مشکین عارض یار 17شمارهٔ ۱۹۱: سحر در خواب دیدم با دل زار 18شمارهٔ ۱۹۲: دلا از بی وفایان دست بردار 19شمارهٔ ۱۹۳: عجب دارم ز سرو قامت یار 20شمارهٔ ۱۹۴: گذشت ایام گل ای بلبل زار 21شمارهٔ ۱۹۵: سحرگه چون ز مشرق ماه خاور 22شمارهٔ ۱۹۶: گهی که یادم آمد صحبت یار 23شمارهٔ ۱۹۷: شدم پیر و ندیدم روی دلدار 24شمارهٔ ۱۹۸: به زیر پیرهن پستان دلبر 25شمارهٔ ۱۹۹: اگر صد پاره ام سازی به خنجر 26شمارهٔ ۲۰۰: سحر پرسیدم از گیسوی دلبر 27شمارهٔ ۲۰۱: نه از مژگان سیاهی خورده ای تیر 28شمارهٔ ۲۰۲: گرفتم آن که اقبالم شود یار 29شمارهٔ ۲۰۳: خدایم گر کند فردای محشر 30شمارهٔ ۲۰۴: ز تاثیر هوا خوی بر رخ یار 31شمارهٔ ۲۰۵: فراق روی تو ای لاله رخسار 32شمارهٔ ۲۰۶: سحرگاهان ز غم با باد شبگیر 33شمارهٔ ۲۰۷: لبت کوثر، قدت طوبی، رخت حور 34شمارهٔ ۲۰۸: دو گیسوی تو جانا لیله القدر 35شمارهٔ ۲۰۹: گهی که یادم آمد صحبت یار 36شمارهٔ ۲۱۰: به گردن هشته ای زلف چو زنجیر 37شمارهٔ ۲۱۱: بت نامهربان، یار ستمگر 38شمارهٔ ۲۱۲: مسلسل حلقه حلقه روی دلبر 39شمارهٔ ۲۱۳: به دل گفتم مرو در کوی دلبر 40شمارهٔ ۲۱۴: قدت طوبا، لبت کوثر، رخت حور 41شمارهٔ ۲۱۵: معنبر گیسوی مشکین دلبر 42شمارهٔ ۲۱۶: اگر خواهی جهان سازی مسخر 43شمارهٔ ۲۱۷: سحر چون ماه سر بر زد زخاور 44شمارهٔ ۲۱۸: زحسن رویت ای نادیده مهجور 45شمارهٔ ۲۱۹: دو نرگس مست و بی باک و ستمگر 46شمارهٔ ۲۲۰: شب دیجور و من مهجور وره دور 47شمارهٔ ۲۲۱: به هر جا بگذرد آن ماه رخسار 48شمارهٔ ۲۲۲: من از عهد جوانی تا شدم پیر 49شمارهٔ ۲۲۳: دل من در خم زلفت گره گیر 50شمارهٔ ۲۲۴: دل و شوق و خیال و میل هر چار 51شمارهٔ ۲۲۵: عجب دارم از این ابریشمین تار 52شمارهٔ ۲۲۶: غم دنیا خورم یا حسرت یار 53شمارهٔ ۲۲۷: تو را دل می دمد کاین سنبل تر 54شمارهٔ ۲۲۸: که والشمس الضحی روی تو ای یار 55شمارهٔ ۲۲۹: نگفتم جا مده بر چهره عنبر 56شمارهٔ ۲۳۰: شب ابر است و باران گهر بار 57شمارهٔ ۲۳۱: معاذالله دهم زآن زلف، یک تار 58شمارهٔ ۲۳۲: خودم این جا دلم در پیش دلبر 59شمارهٔ ۲۳۳: سحرگه از نوای مرغ گلزار 60شمارهٔ ۲۳۴: مکش سرمه به چشم ناز پرور 61شمارهٔ ۲۳۵: بتا! بیژن صفت در چه گرفتار 62شمارهٔ ۲۳۶: دلم در حلقه زلفش گره گیر 63شمارهٔ ۲۳۷: دو زلفانت فتاده چون سر مار 64شمارهٔ ۲۳۸: ذلیل و خوار و زارم کردی آخر 65شمارهٔ ۲۳۹: بدی زلف سیاهت لیله القدر 66شمارهٔ ۲۴۰: منه بر رخ دو گیسوی معنبر 67شمارهٔ ۲۴۱: شود فردا که منشیان تقدیر 68شمارهٔ ۲۴۲: صنم صورت منور کردی امروز 69شمارهٔ ۲۴۳: جهان را عنبر افشان کرده ای باز 70شمارهٔ ۲۴۴: به ایما گفت چشمش با من این راز 71شمارهٔ ۲۴۵: به گردن هشته این زلف دلاویز 72شمارهٔ ۲۴۶: دخیلا شانه بر زلفت میاویز 73شمارهٔ ۲۴۷: به تیر ناوک مژگان دل دوز 74شمارهٔ ۲۴۸: پی تعظیم قدر دلبر امروز 75شمارهٔ ۲۴۹: نگفتم دل از آن گیسو بپرهیز؟76شمارهٔ ۲۵۰: دلا دلدارت آمد با خبر باش 77شمارهٔ ۲۵۱: گهی در خواب بینم قد و بالاش 78شمارهٔ ۲۵۲: سحر از شوق جانان مست و مدهوش 79شمارهٔ ۲۵۳: سحر! امشب دمی بر جای خود باش 80شمارهٔ ۲۵۴: دلا خون شو مکن افشای رازش 81شمارهٔ ۲۵۵: مسلسل حلقه حلقه زلف خوشبوش 82شمارهٔ ۲۵۶: فغان از امشب و یاد از شب دوش 83شمارهٔ ۲۵۷: شب عید است و هر کس با عزیزش 84شمارهٔ ۲۵۸: شدم غافل اسیر چشم مستش 85شمارهٔ ۲۵۹: نه از دل می رود بیرون خیالش 86شمارهٔ ۲۶۰: در آمد یار از رخ نور ساطع 87شمارهٔ ۲۶۱: زهجرت سینه و دامن کنم چاک 88شمارهٔ ۲۶۲: زره پوشیده ای با من کنی جنگ 89شمارهٔ ۲۶۳: زاسب افتادم و شد کار مشکل 90شمارهٔ ۲۶۴: تو که ملای قرآن خوانی ای دل 91شمارهٔ ۲۶۵: مرا تن زورق است و ناخدا دل 92شمارهٔ ۲۶۶: زما آن چشم و ابرو می برد دل 93شمارهٔ ۲۶۷: خوشا روزی که گل بودی و بلبل 94شمارهٔ ۲۶۸: غراب عشق اندر بندر دل 95شمارهٔ ۲۶۹: سحرها در چمن با خواهش گل 96شمارهٔ ۲۷۰: عبث دادم به یار بی وفا دل 97شمارهٔ ۲۷۱: قدت گل، قامتت گل، کفش پا گل 98شمارهٔ ۲۷۲: اگر کاغذ نباشد پرده دل 99شمارهٔ ۲۷۳: به جز فکر وصال دلبر ای دل!100شمارهٔ ۲۷۴: سحر با باغبانی گفت بلبل 101شمارهٔ ۲۷۵: بت گلروی سنبل موی خوشگل 102شمارهٔ ۲۷۶: همه مه صورتان در برج محمل 103شمارهٔ ۲۷۷: بلا شد حسن مه رویان خوشگل 104شمارهٔ ۲۷۸: مرا جان بر لب آمد از غم دل 105شمارهٔ ۲۷۹: بنال ای بلبل شوریده احوال 106شمارهٔ ۲۸۰: قمر طلعت پری پیکر نگارم 107شمارهٔ ۲۸۱: پس از قرنی به ارمن شد گذارم 108شمارهٔ ۲۸۲: سحرگه برگ گل تر شد زشبنم 109شمارهٔ ۲۸۳: سراغ جان جانان از که پرسم 110شمارهٔ ۲۸۴: پری پیکر بت عیسا پرستم 111شمارهٔ ۲۸۵: ندانم از چه رو آشفته حالم 112شمارهٔ ۲۸۶: دگر شب شد که مشتاق حضورم 113شمارهٔ ۲۸۷: در این دنیا بسی اندوهناکم 114شمارهٔ ۲۸۸: بهشتی ای صنم دادی نشانم 115شمارهٔ ۲۸۹: نه افلاطون کند فکری به حالم 116شمارهٔ ۲۹۰: جوانی! رفتی و نایی به سویم 117شمارهٔ ۲۹۱: سه مه پیکر برون آمد به یک دم 118شمارهٔ ۲۹۲: بت لیلی و شم خورشید عالم 119شمارهٔ ۲۹۳: به شب نالم شب شبگیر نالم 120شمارهٔ ۲۹۴: چو آید فکر یار اندر ضمیرم 121شمارهٔ ۲۹۵: به راه دوست دست از جان کشیدم 122شمارهٔ ۲۹۶: بتا از دوریت حالی ندارم 123شمارهٔ ۲۹۷: خداوندا تو کردی لامکانم 124شمارهٔ ۲۹۸: مسلمانان گرفتار دلستم 125شمارهٔ ۲۹۹: خداوندا که در نزع روانم 126شمارهٔ ۳۰۰: مگر یار آمده بر پشت بامم 127شمارهٔ ۳۰۱: فراق لاله رویان ساخت کارم 128شمارهٔ ۳۰۲: چرا از دلبر حورا سرشتم 129شمارهٔ ۳۰۳: ندانم خواب یا بیدار بودم 130شمارهٔ ۳۰۴: نشد ز آمد شد نظاره مفهوم 131شمارهٔ ۳۰۵: فغان کز کوی جانان دور ماندم 132شمارهٔ ۳۰۶: ندانم در چه حالم در کجایم 133شمارهٔ ۳۰۷: بتا کی دست در پستانت آرم 134شمارهٔ ۳۰۸: اگر جانان به هنگام تکلم 135شمارهٔ ۳۰۹: گهی که سرنهادم تا بخوابم 136شمارهٔ ۳۱۰: نه من امروز پابند تو هستم 137شمارهٔ ۳۱۱: به هنگام تبسم های جانان 138شمارهٔ ۳۱۲: رخ و زلف و لب و دندان جانان 139شمارهٔ ۳۱۳: اگر هنگام مردن دلبر من 140شمارهٔ ۳۱۴: خم ابروست یا شمشیر بهمن 141شمارهٔ ۳۱۵: ز کشت و پیچ این شلوار رنگین 142شمارهٔ ۳۱۶: خوش از جور و جفای مه جبینان 143شمارهٔ ۳۱۷: از این ره می روی رویت به من کن 144شمارهٔ ۳۱۸: لا نتوان به زلفش آرمیدن 145شمارهٔ ۳۱۹: خیالت آورد بر من شبیخون 146شمارهٔ ۳۲۰: دلم از هجر تو شد دجله خون 147شمارهٔ ۳۲۱: سر راهم دو تا شد وای بر من 148شمارهٔ ۳۲۲: شده خاموش شمع محفل من 149شمارهٔ ۳۲۳: اجل دانی کی آیی بر سر من؟150شمارهٔ ۳۲۴: خیال کشتن من داشت جانان 151شمارهٔ ۳۲۵: مرو ای جان شیرین از بر من 152شمارهٔ ۳۲۶: لبت شکر شکن مژگان صف اشکن 153شمارهٔ ۳۲۷: مکحل چشم مست کافرش بین 154شمارهٔ ۳۲۸: بلندی سیر عالم می کنم من 155شمارهٔ ۳۲۹: سحر از بس که نالیدم ز هجران 156شمارهٔ ۳۳۰: نه هر چشمی ز جسمی می برد جان 157شمارهٔ ۳۳۱: مرا یک دل بود مطلب هزاران 158شمارهٔ ۳۳۲: به سیر باغ رفتم باختم من 159شمارهٔ ۳۳۳: تو بر من بگذری چون برق رخشان 160شمارهٔ ۳۳۴: پس از ببریدن و پیوند جانان 161شمارهٔ ۳۳۵: مه بالا نشین پایین نظر کن 162شمارهٔ ۳۳۶: دلم ایکاش بیرون می شد از تن 163شمارهٔ ۳۳۷: مکش شانه به این زلفان پرچین 164شمارهٔ ۳۳۸: دگر طعن رقیب و جور دشمن 165شمارهٔ ۳۳۹: جفا از تو بتا! خون خوردن از من 166شمارهٔ ۳۴۰: به گردن زلف یا زنجیرش است این 167شمارهٔ ۳۴۱: رخ و زلف و لب و دندان جانان 168شمارهٔ ۳۴۲: بیا جانا دمی ترک جفا کن 169شمارهٔ ۳۴۳: سحر دلبر چو آمد بر سر من 170شمارهٔ ۳۴۴: پس از مرگم بگو با گلعذاران 171شمارهٔ ۳۴۵: که گفته چشم شهلا سرمه سا کن؟172شمارهٔ ۳۴۶: مده یادم ز روز وصل جانان 173شمارهٔ ۳۴۷: بهای این لب و دندان جانان 174شمارهٔ ۳۴۸: شدم رسوای عالم بهر جانان 175شمارهٔ ۳۴۹: به دل تخم تمنا کاشتم من 176شمارهٔ ۳۵۰: دلا دیدی جدایی زیستی تو 177شمارهٔ ۳۵۱: مسلسل زلف عنبرسا مکن تو 178شمارهٔ ۳۵۲: دل از من چشم شهلا دلبر از تو 179شمارهٔ ۳۵۳: نگفتم جا مده بر چهره گیسو 180شمارهٔ ۳۵۴: دلا تا چند در آزارام از تو 181شمارهٔ ۳۵۵: دو گیسو را به دوش انداختی تو 182شمارهٔ ۳۵۶: نسیم! امشب عجب دفع غمی تو 183شمارهٔ ۳۵۷: خوش الحان مرغکی وقت سحرگاه 184شمارهٔ ۳۵۸: به زیر زلف برق گوشواره 185شمارهٔ ۳۵۹: دلم از بس که دنبال تو گشته 186شمارهٔ ۳۶۰: به مژگان خاک روبم زین گذرگاه 187شمارهٔ ۳۶۱: مرو دنبال آهوی رمیده 188شمارهٔ ۳۶۲: بر ابر ماه تابانم نشسته 189شمارهٔ ۳۶۳: به هر محفل که آن دلبر نشسته 190شمارهٔ ۳۶۴: بتا عشقت مرا واله نموده 191شمارهٔ ۳۶۵: مکحل چشم شورانگیز کرده 192شمارهٔ ۳۶۶: که گفتت زلف بر رخ جابه جا نه 193شمارهٔ ۳۶۷: کسی که آن پری رخسار دیده 194شمارهٔ ۳۶۸: به عارض طره سنبل فکنده 195شمارهٔ ۳۶۹: غمت در دل چنان ماوا گرفته 196شمارهٔ ۳۷۰: به زلفت مرغ دل ماوا گرفته 197شمارهٔ ۳۷۱: سر و روی تو تا غبغب رسیده 198شمارهٔ ۳۷۲: غم و غصه تن و جانم گرفته 199شمارهٔ ۳۷۳: پری رویان به ما کردند نظاره 200شمارهٔ ۳۷۴: نسیم! آهسته آهسته سحرگاه 201شمارهٔ ۳۷۵: نمی بینم ز مردم آشنایی 202شمارهٔ ۳۷۶: بتا در گوش، گوش آویز داری 203شمارهٔ ۳۷۷: ندانم ای غزالم از چه دشتی؟204شمارهٔ ۳۷۸: به قامت مظهر سرو رسایی 205شمارهٔ ۳۷۹: خروس امشب بداده هرزه خوانی 206شمارهٔ ۳۸۰: تو آتش رخ دلم پروانه کردی 207شمارهٔ ۳۸۱: بیا جانا که مردم از جدایی 208شمارهٔ ۳۸۲: خداوندا گل ناز آفریدی 209شمارهٔ ۳۸۳: صباحی دلبر گیسو بلندی 210شمارهٔ ۳۸۴: چه بد کردم که مهر از من بریدی 211شمارهٔ ۳۸۵: در اول مستم از پیمانه کردی 212شمارهٔ ۳۸۶: به بالا بنگری مهتاب بینی 213شمارهٔ ۳۸۷: صنم سرخیل ترسازادگانی 214شمارهٔ ۳۸۸: نسیم! عنبر شمیمی از کجایی؟215شمارهٔ ۳۸۹: به گیتی هر چه کردم جستجویی 216شمارهٔ ۳۹۰: اگر ماهی به زیر ابر تا کی؟217شمارهٔ ۳۹۱: خدایا زلف و گردن آفریدی 218شمارهٔ ۳۹۲: دو چشمان تو دارد میل یاری 219شمارهٔ ۳۹۳: نه از من سر بزد دلبر خطایی 220شمارهٔ ۳۹۴: بیا کز حد گذشت ایام دوری 221شمارهٔ ۳۹۵: ز پیشم رفتی ای عهد جوانی 222شمارهٔ ۳۹۶: خداوندا تو رحمان و رحیمی 223شمارهٔ ۳۹۷: ذلیل و زار و بیمارم نمودی 224شمارهٔ ۳۹۸: سیه زلفان به رخ ماوا نمودی 225شمارهٔ ۳۹۹: بتا! گر زنده بودی فتنه بودی 226شمارهٔ ۴۰۰: به دل بردن تو جانا! خوش دلیری 227شمارهٔ ۴۰۱: دو چشمان گفت ابرو فتنه جویی 228شمارهٔ ۴۰۲: پس از مرگم نخواهم های هایی 229شمارهٔ ۴۰۳: بیا تا گویمت شرح جدایی 230شمارهٔ ۴۰۴: مرا جان بر لب آمد از جدایی 231شمارهٔ ۴۰۵: دلا! امشب نه بر جای خودستی 232شمارهٔ ۴۰۶: ز دستم رفتی ای حور بهشتی 233شمارهٔ ۴۰۷: الا ای آسمان از من چه دیدی؟234شمارهٔ ۴۰۸: چنان زارم که از فرط نزاری 235شمارهٔ ۴۰۹: شب مهتاب و حوت و برج ماهی 236شمارهٔ ۴۱۰: خداوندا تو یاری کن تو یاری 237شمارهٔ ۴۱۱: ندانم آفتابی یا که ماهی 238شمارهٔ ۴۱۲: نکردم در وفاداری قصوری 239شمارهٔ ۴۱۳: نه خسرو خواهم و نه خسروانی 240شمارهٔ ۴۱۴: پس از پیری و ضعف و ناتوانی 241شمارهٔ ۴۱۵: به ظاهر گر زچشمانم جدایی

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ