کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

     

    به دیگر جزیری فکندند رخت

    پر از کان سیم و ، پر آب و درخت

    بدو در گیا داروی گونه گون

    گل و میوه از صد هزاران فزون

    زمینش ز بس بیشه زعفران

    چو دیبای زرد از کران تا کران

    ز بس گل که هر جای خودروی بود

    گلش خوردنی پاک و خشبوی بود

    درخت گلی بُد که چون آفتاب

    بدیدی ، شکفتی هم اندر شتاب

    فروتاختی سوی خورشید پست

    سر خویش چون مردم خورپرست

    ز هر سو که خورشید گشتی ز بر

    همی گشتی آن همچنان سوی خور

    چو خورشید بفکندی از چرخ رخت

    شدی سست و لرزان بجای آن درخت

    چو یاری سرشک از غم رفته یار

    فشاند ، همی گل فشاندی ز بار

    گلی بود دیگر شکفته شگفت

    که گفتی دم از مشک و عنبر گرفت

    بُدی روز چون کفّ بخشنده باز

    به شب چون کف زفت ماندی فراز

    گلی بُد که در تُفّ گیتی فروز

    شکفته بُدی تا گه نیمروز

    از آن پس چو چشمی بدی نیم خواب

    فشاندی ز مژگان چو گرینده آب

    چنین اشک تا شب همی تاختی

    گه ش شب به یک بار بگداختی

    درختان بُد از میوه دیگر به بار

    که هر سال بار آوریدی دو بار

    شگفتی بدینسان بی اندازه بود

    اگر میوه گر نوگل تازه بود

    شده خیره دل پهلوان زمین

    همی خواند بر بوم هند آفرین

    همی گفت هر چیزی گیتی فزای

    بدین هندوان داد گویی خدای

    به رخ دوزخی وار تاراند و زشت

    به آباد کشور چو خرّم بهشت

    نه چندین شگفتست جای دگر

    نه زینسان هوای خوش و بوم و بر

    نه کس کور بینم نه بیمار و سُست

    نز اندام جایی جایی کژ و نادُرست

    اگر چه کسی سالخوردست و پیر

    بسان جوان موی دارد چو قیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha