دوبیتی شمارهٔ ۲۱۱
غم عشق تو کی بر هر سر آیو
همائی کی به هر بوم و بر آیو
زعشقت سرفرازان کامیابند
که خور اول به کهساران بر آیو
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۲
بی ته هر شو سرم بر بالش آیو
چو نی از استخوانم نالش آیو
شب هجران بجای اشک چشمم
ز مژگان پارههای آتش آیو
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۳
نسیمی کز بن آن کاکل آیو
مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش را در آغوش
سحر از بسترم بوی گل آیو
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۴
سحرگان که بلبل بر گل آیو
بدامان اشک چشمم گل گل آیو
روم در پای گل افغان کنم سر
که هر سوته دلی در غلغل آیو
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۵
صدای چاوشان مردن آیو
بگوش آوازهٔ جان کندن آیو
رفیقان میروند نوبت به نوبت
وای آن ساعت که نوبت وامن آیو
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۶
بیته گلشن به چشمم گلخن آیو
واته گلخن به چشمم گلشن آیو
گلم ته گلبنم ته گلشنم ته
که واته مرده را جان بر تن آیو
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۷
عزیزا مردی از نامرد نایو
فغان و ناله از بیدرد نایو
حقیقت بشنو از پور فریدون
که شعله از تنور سرد نایو
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۸
کجا بی جای ته ای بر همه شاه
که مو آیم بدانجا از همه راه
همه جا جای ته مو کور باطن
غلط گفتم غلط استغفرالله
دوبیتی شمارهٔ ۲۱۹
غم عشقت ز گنج رایگان به
وصال تو ز عمر جاودان به
کفی از خاک کویت در حقیقت
خدا دونه که از ملک جهان به
دوبیتی شمارهٔ ۲۲۰
غم و درد دل مو بی حسابه
خدا دونه دل از هجرت کبابه
بنازم دست و بازوی ته صیاد
بکش مرغ دلم بالله ثوابه