کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقی ز جای خیز فصل بهار شد

    چون طلعت نگار عالم نگار شد

    می ده که جیش دی اندر فرار شد

    بر تخت سلطنت گل استوار شد

    *****

    گلشن طرب فزا چون روی یار شد

    جیبش فرح نمود تسخیر هفت خط

    *****

    یاقوت جان من یاقوت جان بیار

    لعل روان من لعل روان بیار

    آرام جان من آرام جان بیار

    یعنی شراب ناب چون ارغوان بیار

    *****

    جان جهان من جان جهان بیار

    خیز و پیاله را پر کن ز خون شط

    *****

    جوهرفروش عقل بنگر روان به رخش

    شد در هوا مسیر از بهر بذل و بخش

    سطح زمین تمام مانا بود بدخش

    لعل گهر ز چند بنمود بخش بخش

    *****

    شد پیکر سمین در انتظار بخش

    منما به جان دوست ما را ز دیده خط

    *****

    بشنو ز گلستان فریاد بلبلی

    بنگر به بوستان در ناله صلصلی

    هر یک ز هر طرف افکنده غلغلی

    چند از الم پریش چون زلف سنبلی

    *****

    جا کن به طرف باغ در پای نوگلی

    خو کن به یک دلی از سر بنه غبط

    *****

    هامون و باغ چون قصر خورنق است

    همچون بهشت گشت با فرو رونق است

    منصور غنچه را ذکر اناالحق است

    بردار شاخسار ز آن رو معلق است

    *****

    ما را به فضل گل عهدی موثق است

    گیریم خامه باز سازیم خامه خط

    *****

    پس ابتدا کنیم در مدح شیر حق

    شاهی که شد سبب بر خلق ما خلق

    دارد به جز نبی بر ماسوا سبق

    جوید عطارد از بهر ثناش رق

    *****

    طوبی شود قلم ارض و سما ورق

    نتوان ز وصف او بنوشت نصف خط

    *****

    شاه ملک خدم ماه فلک جناب

    مسند نشین شرح مفتاح کل باب

    بر کن جن و انس بر جمله شیخ و شاب

    هم مرجع الانام هم مالک الرقاب

    *****

    زینب ده تراب یعنی ابوتراب

    هم ایه نشاط هم باعث نشط

    *****

    نه اطلس سپهر عطف سرادقش

    قتال مارقین سوزان سقاسقش

    محروبه مطبخی است از قدر خافقش

    صدق و صفا نهان اندر تصادفش

    *****

    نبود روا که خواند مخلوق خالقش

    خلاق و خلق را گنجیده در وسط

    *****

    فرزین عزم را روزی که زین کند

    در عرصه نبرد رو بهر کین کند

    کل جهات مات از کفر و دین کند

    بر بیرق و سوار پرچین جبین کند

    *****

    بر شاه و بر وزیر رو از کمین کند

    دوران بدست اوست چون مهره وسط

    *****

    ای حصین دین حصین از دست تیغ تو

    حلال مشکلات نطق بلیغ تو

    فیاض بحر و کان کف فریغ تو

    طفلی است عقل کل نزد نشیغ تو

    *****

    چون روح در مشام عطر نشیغ تو

    بوی تو جانفزاست چون باده در فرط

    *****

    ای دست ذوالجلال ای نور لایزال

    در حیرتم چرا با این همه جلال

    ماندی نو در نجف آسوده بی‌ملال

    تا شد به کربلا از لشگر ضلال

    *****

    بی‌سر حسین تو با محنت و کلال

    اعدادی او تمام در عشرت و نشط

    *****

    یک تن نبرد جان ز آن دشت هولناک

    گویی که ابن سعد از حق نداشت باک

    کرد عترت تو را از تیغ کین هلاک

    تنها نشد حسین غلطان به خون و خاک

    *****

    هر گوشه گل رخی گردید چاک چاک

    هر جا سمنبری افتاد سبز خط

    *****

    شاها جهان چنین کی بی‌حساب بود

    بر عترت رسول کی ظلم باب بود

    شط فرات اگر غلطان ز آب بود

    در دیده سحین موج سراب بود

    *****

    سیراب وحش و طیرو دل او کباب بود

    عطشان شهید گشت آخر به نزد شط

    *****

    رو به قتل شیر شاهان دلیر شد

    بی سر حینیت از شمر شریر شد

    ظلمی به زینت از چرخ پیر شد

    کز جان و از جان یکباره سیر شد

    *****

    در دست شامیان زار و اسیر شد

    اندوه وی گذشت ز اندازه شط

    *****

    ای دهر این چنین رسم وفا نبود

    ای آسمان سم اینسان روا نبود

    این ظلمبر حسین بالله بجا نبود

    از روی مصطفی چونت حیا نبود

    *****

    این انقتام اگر روز جزا نبود

    (صامت) چه می‌گذشت بر ما از این سخط

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha