کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بشنو اگرت هست به سر شور تولی

    کز لطف خداوند تبارک و تعالی

    بر آل کسا داده چنین رتبه والا

    واندر سر ایشان بنهاد افسر لولا

    *****

    تا فاش شود در نظر بنده و مولا

    کاین سلسله را شیوه فضل است مسلم

    *****

    شد راوی این نغز خبر دخت پیمبر

    اینگونه که یک روز پدر آدم از در

    فرمود که ای طاهره طهر مطهر

    برخیز و کسای پدر خویش بیاور

    *****

    آوردم و در زیر عبا گشت مستر

    آنگونه که در ابر نهان نیر اعظم

    *****

    آنگاه حسن شد ز در حجره نمودار

    با فاطمه بسرود که ای مام وفادار

    بر شامه رسد رایحه احمد مختار

    شد هادی وی فاطمه برسید ابرار

    *****

    بگرفت از آن کعبه تحقیق حسن بار

    با ختم رسل زیر کسا آمده همدم

    *****

    آمد ز در آنگاه نهنگ یم عرفان

    شاه شهداء واسطه عالم امکان

    مستفسر آن رایحه شد وز سر احسان

    رخصت طلبید از نبی و خرم و خندان

    *****

    بنشست به دامانش چون گل به گلستان

    جا کرد در آغوشش چون سکه به درهم

    *****

    پس شیر خدا ماحصل سوره والطور

    کش خوانده به تمثال خدا نور علی نور

    آمد بدر حجره علی خرم و مسرور

    از نگهت آن بوی سبب جست به دستور

    *****

    با صدر امم زیر کسا آمده مستور

    شد شاد شه ابطحی از وصل پسر عم

    *****

    خاتون قیامت چو به ایشان نظر انداخت

    از دیده ز مهجوری یاران گهر انداخت

    نزد پدر از شوق کسا پرده برانداخت

    وز فرط تضرع بدل وی شرر انداخت

    *****

    شد داخل آن حلقه وز آن حلقه در انداخت

    نور رخشان شعشعه تا عرش معظم

    *****

    آن لحظهبه سکان سما غلغله افتاد

    جستند ز ایزد سوی آن پنج تن ارشاد

    از مصدر عزت ملک العرش ندا داد

    کین فاطمه است و در و شوی و دو اولاد

    *****

    این پنج نبودند اگر باعث ایجاد

    نه بود فلک نی ملک و عالم و آدم

    *****

    پس روح الامین اذن طلب کرد ز داور

    آمد به زمین سود جبین نزد پیمبر

    کی واسطه واجب و ممکن چه شود گر

    جبریل به پای تو نهد زیر کسا سر

    *****

    رخصت چو ز سلطان رسل کرد میسر

    پیوست بایشان چو یکی قطره که بابم

    *****

    تا گردش ایام چه در مد نظر داشت

    و ز خصمی این پنج تن آخر چه بشر داشت

    از خستن دندان نبی چشم گهر داشت

    بشکستن پهلوی بتولش به نظر داشت

    *****

    از فرق علی آرزوی شق قمر داشت

    پس کرد حسن را ز چه رو خون جگر از سم

    *****

    شاه شهدا را به هواخواهی اشرار

    آواره نمود از حرم احمد مختار

    در کرب و بلا برده در آن وادی خونخوار

    از مرگ جوانان و غم یاور و انصار

    *****

    وز داغ علی اکبر و عباس علمدار

    چون عرش برین کرد قدش را از الم خم

    *****

    ببرید سرش را ز بدن شمر به بی‌باک

    زهرا و علی و حسن و خواجه لولاک

    آمد به سلام تن آن کشته صد چاک

    می‌کرد نبی نوحه و می‌ریخت به سر خاک

    *****

    می‌گفت که ای روشنی انجم و افلاک

    کشتند تو را تشنه لب و دل به دو صد غم

    *****

    لبیک کنان جست ز جا آن تن بی‌سر

    ملحق به تنش شد سر و در نزد پیمبر

    افشاند سرشک بصر و کرد فغان سر

    کی جد گرامی به من غمزده بنگر

    *****

    کاورده مرا امت بی‌باک چه بر سر

    کردند ادا اجر رسالت همه با هم

    *****

    بعد از تو ز حق تو رعایت ننمودند

    مردان مرا طعمه شمشیر نمودند

    اموال مرا دست به تاراج گشودند

    معجر ز سر زینب و کلثوم ربودند

    *****

    بر داغ من از کشتن اطفال فزودند

    ببریده شد انگشت من آخر پی خاتم

    *****

    پس فاطمه از بهر شکایت ببر باب

    از خون جگرکرد به دامن گهر ناب

    کی باب ببین حال حسین من بی‌تاب

    این بود جزای من و حق تو ز احباب

    *****

    کاخر جگر تشنه و عطشان به لب آب

    کردند جدا سر ز تنش دیده پر نم

    *****

    اذنم بده ای باب که با دیده خونین

    از خون حسین گیسوی خود سازم رنگین

    فرمود چنین فاطمه را ختم نبیین

    تو پنجه گیسو بنمارنگ نگارین

    *****

    تا سرخ کنم ریش خود از خون من غمگین

    (صامت) مزن اینقدر به جان شعله ماتم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha