کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کسی کو یار خود دارد چرا بر دیگری بندد

    حرامش باد عشق آنکس که هم بر دیگری بیند

    از این آتش که من دارم زشوق او عجب نبود

    که آن مه چون به بالین آیدم خاکستری بیند

    همه عالم زتاب مهر سوزنده شده عمری

    که مهر از رشک این سوزد که از خود بهتری بیند

    اگر عاشق زدل نالد زگریه نیست پروایش

    اگر بر جای هر مو برتن خود نشتری بیند

    نکرد آن نامسلمان هیچ رحمی و می دانم

    که بر من سوزدش دل گرسوی من کافری بیند

    خوش آن ساعت که در کوی بتان محیی رود سرخوش

    به دستی شیشه در دستی پر از می ساغری بیند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha