به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
من نمی گویم که جور روزگارم میکشد
طعنه بدخواه و بد عهدی یارم میکشد
دور از او بی طاقتی باشد که روزی چند بار
محنت و دردی و داغ انتظارم می کشد
من نهانی عشق ورزم با دل آن تندخو
از برای عبرت خلق آشکارم می کشد
در روم در کوچه ای بازیچه طفلان شوم
ور نشینم گوشه ای فکر تو زارم می کشد
شب گذارم در خیالت روزگارم چون شود
روز،فکرِ ناله شبهای تارم می کشد
شوق دیدارت مرا زین پیش و کنون
آرزوی بوسه امید کنارم می کشد
می کشد زحمت طبیبی غافل است از اینکه او
همچو محیی سوزش جان فکارم می کشد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.