که اندر جهان مرگ مغلوب وی شد
چه کس بود آنکس کجا بود و کی شد
کی از مرگ ایمن توانشد که ممکن
نه از بهر جمشید و نه بهر کی شد
کدامین نهال اندر این باغ سر زد
که آخر نه از تیشهاش ریشهٔی شد
کدامین گلستان ز باد بهاری
شکفت و نه پژمرده ز آسیب دی شد
مکن اعتمادی بگردون که باید
فراری از این گنبد سست پی شد
سعید آنکسی کز دم نیک مردان
پر از دوست و ز خود تهی همچو نی شد
چو فخر زنان مام صابر علی شه
که او را بعشق علی عمر طی شد
نه چون دیگران جوانمش مرده آری
هر آنکسکه پیش از اجل مرد حی شد
چه آن نفس مرضیهٔ مطئنه
ز پیمانهٔ ارجعی مست میشد
صغیرش به تاریخ رحلت رقم زد
که با روح زهرا قرین روح وی شد
۱۳۴۹