کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اوستاد سخن سرا غمگین
    آنکه داد سخن سرائی داد
    نور الله مضجعه عمری
    زیست چون سرو در جهان آزاد
    پای بند عجوز دهر نشد
    گرچه سنش فزود از هفتاد
    بی فریب عروس شب تا صبح
    انزوا حجله بود و او داماد
    جای زلف بتان به ناخن فکر
    گره از طرهٔ سخن بگشاد
    الغرض چون به جنت المأوی
    کرد مأوی از این خراب آباد
    رحلتش را صغیر جست از ذوق
    تا که هر لحظه زان نماید یاد
    عارفی سر ز جمع کرد برون
    بهر تاریخ گفت (غمگین شاد)
    ۱۳۵۵

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha