کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کی شود در نغمه آید بلبل بستان صلح
    خستگان جنک را شادان کند ز اعلان صلح
    عمر ما بگذشت چون مریخ در دوران جنک
    خرم آنکو مشتر یوش زیست در دوران صلح
    زانزمان کز دامن ما در کشیدستیم پای
    دست ما را کرده کوته چرخ از دامان صلح
    تاکنون دیده است بس فاتح بخود میدان جنگ
    پهلوانی کو که گردد فاتح میدان صلح
    جنگ روز عالمی را چونشب دیجور کرد
    ای خدا کی میدرخشد اختر تابان صلح
    قحط آرامش بشر را قالب بیجان نمود
    کو کریمی تا بگیتی گستراند خوان صلح
    خضر راهی کو در این ظلمتسرا کز همتش
    تشنگان یابند ره بر چشمهٔ حیوان صلح
    شد مشام عالمی آشفته از بوی نفاق
    از کدامین سو و زد تا باد مشگ افشان صلح
    تا که را گردد وصال صلح بعد از ما نصیب
    روزگار ما که طی گردید در هجران صلح
    گر شمارا اوفتاد آن شاهد زیبا بدست
    باری ای نوع بشر جان شما و جان صلح
    لاف انسانیت و آنگاه پشتیبان جنگ
    جان من آنسان کامل هست پشتیبان صلح
    جنگ تا دوزخ کشاند صلح تا جنت برد
    آن بود پایان جنگ و این بود پایان صلح
    مادران و خواهران را مسئلت باید ز حق
    تا مقدر گردد از بهر بشر‌ام کان صلح
    راستی جنگ جهانی نیست غیر از قهر حق
    گردد از سیل معاصی منهدم ارکان صلح
    بندگانرا باید اول صلح کردن با خدای
    آری آری ترک عصیان خود بود بنیان صلح
    گرچه از جنگست عالم بی‌سروسامان صغیر
    هست‌ امید اینکه یزدانش دهد سامان صلح

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha