کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بدر دین حاکم آفاق مبارک تویی انک

    گلبن ملک ز تو تازه و تر بشکفته ست

    آستین کرمت بی غرض دنیاوی

    صد ره از روی جهان گرد حوادث رفته ست

    این سعادت که تو را روی نموده ست هنوز

    صد یکی نیست از آنها که قضا پذرفته ست

    سخنی هست مرا با تو نهان نتوان کرد

    که ز رای تو خرد هیچ سخن ننهفته ست

    آمدم سوی درت تا کنم از صدق نثار

    آن گهرها که به مدح تو ضمیرم سفته ست

    پرده دار از پس در گفت که او مست بخفت

    زان سبب طبعم از آن لحظه هنوز آشفته ست

    تو که بیداری چون دولت هشیار و چو عقل

    خفته و مست ندانم ز چه رویت گفته ست

    تو نیی مست که عقل من شیدا مست است

    تو نیی خفته که بخت من مسکین خفته ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha