کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بزرگوارا من در میان اهل عراق

    به نعمت تو که محسود همگنان بودم

    هموم و وحشت غربت بر آن تنعم و ناز

    که داشتم به وطن اختیار فرمودم

    چو طبع میل بدین خطه کرد و بود خطا

    صواب دیدم و با او خلاف ننمودم

    خرد نصیحت من کرد و من نکردم گوش

    زمانه پند همی داد و من بنشنودم

    دو سال خدمت این قوم کردم و امروز

    ز بخت شاکر و از روزگار خشنودم

    به جام هیچ بزرگی شبی نبردم دست

    به نان هیچ کریمی دهن بنگشودم

    خمار باده پارین هنوز در سرمست

    که لب به جرعه ای از جام کس نیالودم

    چو مدتی بکشیدم عنا بدانستم

    که خاک خوردم چون مار و باد پیمودم

    به ترک گفتم و رفتم چو اندرین دولت

    چو دنب خر ز گزی هیچ می نیفرودم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha