به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
رخ تو آیت حسن و دهان دروست چو میم
مثال خال تو و زلف همچو نقطه جیم
در جواب او
مرا به کاسه بغرا محبتی است قدیم
گواه، صحنک ماهیچه است و آش حلیم
زهمدمی چغندر شدست آش ترش
به روزگار چنین تیره و سیاه گلیم
کشیده صف نخود آب و برنج و نان عسل
منم شجاع و نترسم ازین چهار غنیم
دلم به صحنک حلوا و نان بود مشغول
چو من به قابض ارواح جان کنم تسلیم
بنوش خربزه چندان که جای جان نبود
که سیر چون بود انسان ورا ز مرگ چه بیم
اگر بود ته نان در سقر روان زان پیش
من شکسته چو دونان روم به قعر جحیم
شود به سفره چو نانها تمام و ناشده سیر
به پیش صوفی مسکین زهی عذاب الیم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.