کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر ترا روی زمین جمله مسلم گردد
    تو مپندار که حرص از دل تو کم گردد
    در جواب او
    گر مرا اطعمه دهر مسلم گردد
    اشتهایم عجب ار یک نفسی کم گردد
    زلبیای عسل این دم چه مرادی به از آن
    که در انگشت من خسته چو خاتم گردد
    چو شود گرسنه همکاسه مرا بر سر خوان
    همه شادی و طرب بر دل من غم گردد
    بجز از نان نبود هیچ دوا گرسنه را
    آب حیوان اگرش دارو و مرهم گردد
    مطبخی، یک سر بریان و دو من نان خواهم
    تا دل غمزده من ز تو خرم گردد
    هست اندر دل من آرزوی قلیه پیاز
    این کرم هر که کند زود مکرم گردد
    مرغ بریان و برنج است هوس صوفی را
    بود این بخت به گرد سر او هم گردد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha