کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    صبا به تهنیت پیر می فروش آمد
    که موسم گل و نسرین و ناز و نوش آمد
    در جواب او
    چو دیگ قلیه برنجم سحر به جوش آمد
    دل رمیده من ساعتی به هوش آمد
    ز شوق نان تنک بین که مرغ بریان باز
    به روی آتش سوزنده در خروش آمد
    مرا ز دختر گیپا تعجبی است به دل
    که با وجود دل پر چرا خموش آمد
    به پنج اشکنه قانع شو و غنیمت دار
    ز دیگ کله مرا دوش این به گوش آمد
    رسید نان تنک، مژده بخش بریان را
    که ناامید نباشی که سترپوش آمد
    ز یمن دولت میمون مطبخی بودست
    که خوان اطعمه دوشینه ام به دوش آمد
    دل شکسته صوفی ز اشتیاق طعام
    غلام حلقه به گوشان نان فروش آمد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha