صوفی محمد هروی
دیوان اطعمه | خوراکی ها
بخش ۷۴: گر ترا روی زمین جمله مسلم گردد - تو مپندار که حرص از دل تو کم گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر ترا روی زمین جمله مسلم گردد تو مپندار که حرص از دل تو کم گردد در جواب او گر مرا اطعمه دهر مسلم گردد اشتهایم عجب ار یک نفسی کم گردد زلبیای عسل این دم چه مرادی به از آن که در انگشت من خسته چو خاتم گردد چو شود گرسنه همکاسه مرا بر سر خوان همه شادی و طرب بر دل من غم گردد بجز از نان نبود هیچ دوا گرسنه را آب حیوان اگرش دارو و مرهم گردد مطبخی، یک سر بریان و دو من نان خواهم تا دل غمزده من ز تو خرم گردد هست اندر دل من آرزوی قلیه پیاز این کرم هر که کند زود مکرم گردد مرغ بریان و برنج است هوس صوفی را بود این بخت به گرد سر او هم گردد صوفی محمد هروی