کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به هر درد و غمی دل مبتلا شد
    چرا یکباره یار از ما جدا شد
    در جواب او
    به گیپا و کدک دل مبتلا شد
    چرا نان تنک از ما جدا شد
    دلم بیگانه از نان و پیازست
    چو با صحن مزعفر آشنا شد
    بگو ای روح در گوش دل من
    که لحم بره اندر ماسوا شد
    مگر قند این زمان نایافت گشته
    که در چشم مزعفر توتیا شد
    به قدر قامت زناج این دم
    دلم خو کرد، یاران این بلا شد
    من بیچاره را بر باد برداد
    چو بوی قلیه همراه صبا شد
    شلاین گشته بر حلواگرانبار
    دل صوفی چو مست زلبیا شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha