کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن کسوت نازک که بر اندام تو بار است
    چون نکهت گل دست در آغوش بهار است
    نبود چو حبابش هوس صدر نشینی
    آن پاک گهر را که خبر از ته کار است
    کس ره نبرد حال سیه روز غمت را
    در خویش نهان گشته به رنگ شب تار است
    از آتش عشق تو برون آمده بیغش
    بر سینه زر داغ توام پاک عیار است
    زد دست هوس غیر بر آن سلسلهٔ مو
    غاف که سر زلف نکویان دم مار است
    گر سیل سرشکم بود از جا عجبی نیست
    اینجاست که از ضعف نگه بر مژه بار ا ست
    هر قطرهٔ خون بسته ز دم سردی ایام
    در پیکر صدچاک تو جویا چو انار است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha